آوردگاه ملی هنر و معماری

 دبیر خانه : شیراز خیابان زند / خیابان توحید / مرکز تجاری شهر / فاز یک / طبقه دوم / پلاک 214

انجمن معماران ایران (طرح و شرح)

http://www.tarhosharh.com

شماره تماس 09178008143       0711-2339313 
 

 

 

آوردگاه ملی هنر و معماری ایران

طرح برنامه

هنر تصويري نافذ از تمدن يك قوم به شمار مي آيد كه بيانگر و انتقال دهنده ي تاريخ ، فرهنگ ، روحيات و شيوه ي زندگي آن قوم بوده وبا توجه به پيوند مستحكم ميان هنر معماري و زندگي انسانها در تمامي دوران مي توان از آن به عنوان بارزترين نوع هنر در اين نوع نگرش و انتقال نام برد.

بافتهای تاريخي شهرهاي ايران كه بستر غني اين نوع هنر بوده ، در چند دهه ي گذشته دچار تغييرات و آسيبهاي شديد گرديده است ، تاجايي كه در برخي از شهرهاي با قدمت چند قرن فقط تعداد معدودی بنا بجاي مانده است.

متاسفانه آثار بجاي مانده با گذشت ايام و به دست انسان مخرب كه آگاهانه يا غير آگاهانه تيشه بر ريشه ي پشتوانه ي فرهنگي خويش گذاشته ، در معرض ويراني و تباهي قرار گرفته و با نابودي آنها گويي امتداد فرهنگي و تاريخيمان در غوغاي انديشه هاي نابسامان عصر حاضر ناپديد ميگردد

از اين روي اين مجموعه تلاشي را تحت عنوان آوردگاه ملی هنر و معماری ایران آغاز نموده است تا در گام اول اندک تلاشی در راستای شناساندن این بستر تمدن ساز بشری به خفتگان بیدارنمای، صورت گرفته باشد و در گام های بعدی اسنادی از این میراث با ارزش که امروزه به دست فرزندان ناشایست نادیده انگاشته شده است براي انتقال به آيندگان (فرزندان شایسته) بدست آيد تا بل در قبال اين ويرانگري نابخردانه اندك بخششي از سوي ايشان برايمان حاصل گردد.

اين آوردگاه كه با محوريت بافت تاريخي شیراز در چهار  شاخه عکاسی ، گرافیک ، مرمت و اسکیس برگزار مي گردد بيشتر ناظر بر تحقق اين هدف مي باشد كه ضمن آشنايي هنرمندان با ارزش های بافت تاريخي شیراز، آثاری از تخصص و تجربيات شرکت کنندگان بدست آيد تا به عنوان يك مرجع قابل بهره برداري در جهت احداث تفكراتي در راستاي بازنگري ،حفاظت و احياء بافتهاي تاريخي مورد استفاده قرار گيرد و از سويي ديگر دست اندر كاران امر متوجه شوند كه تخريب هيچگاه و هیچگاه راه حلي مناسب براي برطرف كردن مشكلات بافتهاي تاريخي نبوده ، نيست و نخواهد بود.

مباحث بخش تور :

 آشنایی با شیوه های معماری دوره های صفویه ، زندیه ، قاجاریه و پهلوی / آشنایی با بافت تاریخی و احیای گذرها / بررسی بین الحرمین و طرح 57 هکتاری شیراز ( فرصت ها و چالش ها )

راهنمای تور :

مهندس سیامک بصیری

 شرح برنامه
شرح برنامه
 
بخش اول آوردگاه در روز جمعه 13 آبان ماه راس ساعت 8:30 صبح در سالن معرفی شده با بخش کنگره ملی و جلسه توجیهی آغاز می گردد . که این بخش 5 ساعت به طول انجامیده که شامل سخنرانی دکتر غلام حسین معماریان ، دکتر محمد علی طبرسا ، دکتر محمد پروا و جلسه توجیهی تور بافت تاریخی و دسته بندی گروه ها می باشد .
 
 بخش دوم آوردگاه روز جمعه 13 آبان ماه راس ساعت 4 بعد از ظهر در مکان معرفی شده در بخش های :
 
 -1 کارگاه تخصصی  معماری و اسکیس با حضور مهندس اسماعیل موقر
-2 کارگاه تخصصی عکاسی با حضور جناب آقای منصور صانع
-3 کار گاه تخصصی طرح مرمت با حضور دکتر محمد علی طبرسا
-4 کارگاه تخصصی گرافیک و پوستر با حضور دکتر بهمن فیزابی و جناب آقای شهریار اسدی ، برگزار می گردد .
 
بخش سوم آوردگاه در روز شنبه 14 آبان ماه راس ساعت 8:30 صبح از بنای تاریخی ارگ کریم خان زند با عنوان تور بافت تاریخی شیراز و مسابقه در بخش های معماری و اسکیس / گرافیک و پوستر/ عکاسی / طرح مرمت  آغاز می گردد و 3 روز متوالی  به طول می انجامد به شرح زیر : 
 
محور شماره یک :شنبه 14 آبان ماه راس ساعت 8:30 صبح
محل تجمع ارگ کریم خان زند
 
گذرها و بناهای مورد بازدید :
 
-1 ارگ کریم خانی  -2 موزه پارس -3 حمام وکیل-4 مسجد وکیل -5 راسته شمشیرگرها -6 سرای فیل-7 بازار وکیل جنوبی -8 سرای مشیر -9 اردو بازار
-10 قیصریه -11 بازار مس گرها -12 مدرسه خان-13 بازار حاجی -14 خانه حسینی اردکانی -15 خانه منصوری
 
محور شماره دو :یک شنبه 15 آبان ماه راس ساعت 8:30 صبح
 
 محل تجمع دانشگاه آزاد شیراز (قآنی)
 
گذرها و بناهای مورد بازدید :
 
-16 مجموعه ایلخانی -17 خانه نوروزی -18 خانه یزدی ها -19 بی بی دختران
-20 خانه حاج مهیا -21 خانه فروغ الملک-22 مسجد مشیر -23 خانه سعادت
-24 خانه ضیائیان -25 مقبره سیبویه -26 حسینیه کرد ها -27 مجموعه بصیری و توحیدی - کوچه هفت پیچ -28 خانه صالحی - گذر سر باغ -29 خانه منطقی نژاد -30 خانه صابر
 
محور شماره سه : دو شنبه 16 آبان ماه راس ساعت 8:30 صبح
محل تجمع پایانه شهید دستغیب (احمدی)
 
گذرها و بناهای مورد بازدید :
 
-31 حرم حضرت شاه چراغ ( راسته بازار ، جبهه غربی مسجد جامع عتیق و گذر های جانبی ) -32 محدوده بین الحرمین و طرح 57 هکتاری  -33 مسجد جامع عتیق -34 مسجد نصیر الملک -35 آرامگاه شیخ روز بهانی -36 خانه افشاریان -37 خانه فهام -38 خانه زینت الملوک -39 نارجستان قوام
 
 بخش اسکیس
بخش اسکیس :

مقررات عمومی:

- شرکت تمامی هنرمندان و معماران کشور در این آوردگاه آزاد است.

- دراین شاخه آثار فقط از قسمت های مشخص شده در بافت تاریخی شیراز قابل ارایه می باشدکه در بخش کارگاه اعلام می گردد و به آثار ارسالی خارج از آن حیطه ترتیب اثر داده نخواهد شد.

- دبیرخانه از اسکان افراد غیر بومی معذور خواهد بود.

مقررات تخصصی :

- اسکیس ها فقط در کاغذ با قطع A3 قابل ارایه می باشد .

- به همراه داشتن یک شاسی مناسب و تعداد کافی برگ A3 الزامی است.

- به همراه داشتن هر گونه ابزار جهت ترسیم اسکیس بلامانع می باشد.

جوایز:

- نفر اول: یک سکه بهار آزادی تندیس آوردگاه و لوح افتخار

- نفر دوم: نیم سکه بهار آزادی تندیس آوردگاه و لوح افتخار

- نفر سوم: ربع سکه بهار آزادی تندیس آوردگاه و لوح افتخار

- تقدیر از نفرات چهارم و پنجم : تندیس آوردگاه و لوح افتخار

جدول زمانی:

- آخرین مهلت ارسال آثار : 30 / 8 / 1390

- داوری آثار: 8 / 9 / ۹۰

نقدی بر برگزاری هفته فرهنگی استان یزد در سعد آباد تهران

 

رضا ملاحسینی اردکانی یک سوال: برای چه؟ برای چه از بودجه بیت المال هزینه می کنید تا کسی با استفاده از این فرصت درآمد کسب کند آن هم مفتی!! کجای دنیا یک نفر را یک هفته مفتی جای خواب و خوراک می دهند تا او جنس بیاورد و بفروشد و برود؟ به هزینه بودجه عمومی کسی انار و شیرینی و ترمه و ... در بهترین جای تهران بفروشد و ریالی هم از آن برنگردد؟!! همه جای دنیا غرفه ها را اجاره می دهند و درآمدزایی می کنند آن وقت ما ...!! هتلداران محترم هم که همچنین! سازمانی که محدودیت بودجه های فرهنگی دارد از همین مختصرش هم خرج خواب و خوراک کسانی می شود که ...

 نقدی بر برگزاری هفته فرهنگی استان یزد در سعد آباد تهران

رضا ملاحسینی اردکانی:اواخر خرداد ماه سال جاری بود که خبر برگزاری هفته فرهنگ و هنر یزد توسط اداره کل ارشاد یزد و همچنین وزارت ارشاد در فرهنگسرای نیاوران، شوری در وجود من، که این روزها دور از دیار خود در غربت هستم، انداخت که بی صبرانه منتظر برپایی آن بودم تا هم میهنانم از نزدیک ببینند و بشناسند آنچه از فرهنگ و هنر یزد به سوغات برایشان خواهند آورد. اما صد افسوس و هزار غصه که آنچه دیدم نه در خور نام یزد بود و نه در خور فرهنگ و هنر آن؛ بازار مکاره ای بود که شرح مفصل آن را چندی پیشتر در همینجا نوشته بودم.

زمان گذشت و اواخر شهریور ماه بود که خبر رسید سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در نظر دارد هفته فرهنگی استانها را تا مهرماه در تهران برگزار کند. بازهم به انتظار نشستم تا نوبت به یزد برسد و بازهم دیار خود را در غربت به نظاره بنشینم. اما این بار از قبل کمی حالم متفاوت تر بود، زیرا تجربه ای نه چندان دلچسب از هفته ای با همین عناوین در همین چند ماه پیشتر داشته بودم و برای همین دیگر خیلی شوق و ذوق برنامه ای پربار نداشتم!! عصر دوشنبه بود که با یکی از دوستان پای در رکاب کردیم و به سمت مجموعه فرهنگی – تاریخی سعد آباد به شتاب رفتیم که ماحصل زحمات مسولان میراث استان را در معرفی فرهنگ یزد ببینیم.

وقتی رسیدیم هوا تاریک شده بود؛ از همان ابتدای ورودی کاخ سراغ غرفه های یزد را پرسیدیم، راهنماییمان کردند. همزمان با یزد در محوطه ای دیگر هم برنامه هفته فرهنگی آذربایجان غربی در حال برگزاری بود. متر به متر بنرهای راهنمایی محل برگزاری هفته فرهنگی آذربایجان غربی به چشم می خورد و دریغ از یک تابلوهای راهنمای یزد! از همان ابتدا فهمیدم که اینجا هم مثل همانجا!!

از غرفه های آذربایجان غربی گذشتیم و پرسان پرسان به سمت درِ دربند کاخ که برنامه یزد آنجا برپا می شد می رفتیم. در خیابانهای پیچ در پیچ و پر درخت و بعضاً تاریک و خلوت سعد آباد که هیچ راهنمایی در کار نبود، چندین بار مردد شدیم که آیا مسیر درست هست یا نه؟ تا اینکه سرانجام با چندین بار سرک کشیدن به راهها و حتی باغچه های مختلف از دور نور غرفه های یزد به چشممان رسید! خوشحال شدیم و سریعتر قدم برداشتیم. نزدیک 30 غرفه در کنار هم قرار است که فرهنگ یزد را به سایر ایرانیان معرفی نماید.

غرفه اول آش شولی و چای می فروشد، دومی در کار صنایع دستی به نظرم سفالی است؛ غرفه سوم اما روبرویش ماکتی از یک نخل امام حسین(ع) گذاشته شده و در آن فیلمی از عزاداری یزدیها پخش می شود. چند قدم جلوتر، محوطه اصلی نمایشگاه است. در یک نگاه کلی غرفه ها را به چند دسته می شد تقسیم کرد: یک دسته صنایع (انشاء الله) دستی می فروشند. ترمه، سفال(البته نه از نوع میبدی، بلکه از نوع پست مدرن)، نقاشی روی چرم و ... دسته دوم غرفه های آزانس داران و هتلداران و مناطق نمونه گردشگری استان هستند که جذب گردشگر می کنند آن هم با چند برشور و سی دی و غرفه دارانِ ...!. دسته سوم غرفه های فروش شیرینی و انار و ... که فکر نکنم در قالب صنایع دستی بگنجد! و غرفه دیگر که از همه درویش تر و کم رونق تر است غرفه اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان یزد است که چند بنری بر در و دیوار آن آویخته شده و چند کتاب و بروشور در ورودی آن قرار داده اند. در میانه محوطه نیز سنی کوچک برپا شده که گویا قرار است در آنجا برنامه های فرهنگی و هنری اجرا شود. البته ما که ساعتی آنجا بودیم چیزی ندیدیم و فقط شنیدیم مثل سایرین!

همان آغاز کار تنی چند از دوستان را در غرفه های مختلف زیارت کردم و از آنان جویای احوال هفته فرهنگی یزد و وضعیت آن شدم. این بار از بار پیش بیشتر ناراحت شدم!! امیدوارم دوستانم در سازمان میراث فرهنگی از این نوشته ناراحت نشوند، قصدم زیرسوال بردن زحمات آنان نیست چون به خوبی بر مشکلات برگزاری برنامه های فرهنگی واقفم، اما خودشان کلاه خود را قاضی کنند! مدیرکل محترم برپايي جشنواره هفته فرهنگي اين استان در مجموعه فرهنگي تاريخي سعد آباد را پربار توصيف كرده اند. جناب آقای مهندس رضایی عزیز می توانید توضیح دهید پربار در این جمله به چه معنی است؟! بله شما ادامه داده اید که 75 هنرمند یزدی در 30 غرفه صنایع دستی و سوغات یزد را ارائه نموده اند و به تشریح آن پرداخته اید.

اما یک پیشنهاد اساسی به مسولان محترمی که با این غرفه ها قصد ترویج فرهنگ و هنر یزد دارند دارم و آن اینکه خواهشاً نام این برنامه ها را "فرهنگی و هنری" نگذارید، بگذارید "هفته فروش سوغات و صنایع دستی یزد با تخفیف ویژه"!! در کدام غرفه فرهنگ یزد نشان داده می شد؟ فروش ترمه ماشینی چه دردی از صنایع دستی دوا می کند؟ گردشگر تنها به دنبال خروجی یک محصول و خرید آن نیست، فرهنگ و هنر مردم آن دیار هم تنها در خود آن محصول نمود نمی یابد که با فروش آن تبلیغ فرهنگ آنجا را بکنیم. باز اگر دستگاهی از ترمه بافی یا زیلو بافی آنجا بود و یکی آن را می بافت یک چیزی!! آنها که من آنجا دیدم و غرفه داشتند با حفظ احترام، همه کاسب بودند و فروشنده که کالای فروشی شان برخی دستی بود و برخی قلابی! از نظر من هنرمندان صنایع دستی که فرهنگ و هنر یزد را با خود دارند زنان و مردانی هستند که در خانه های خود یا پشت چرخها می نشینند و کار می بافند یا پشت دار قالی اند و رج به رج هنر می بافند و یا پشت چرخ سفالگریشان خاک را به هنر کیمیا می کنند! فرهنگ یزد را آنان می توانند منتقل کنند، با پوششان، با ذکر زیرلبشان، با لهجه ای که تغییرش نمی دهند، با خلوصی که به کار می برند و با چهره ای سوخته و رنج دیده که بزکش نمی کنند و با هزاران چیز دیگر! نه آنها که تنها به فکر فروش هستند. نه اینکه این کار بد باشد، خیر، حرفم این است که این صنایع دستی منتقل کننده فرهنگ و هنر یزدی نیست!

شنیدم که هزینه ایاب و ذهاب و اسکان و خوراک همه این 80 نفر بر عهده سازمان است. یک سوال: برای چه؟ برای چه از بودجه بیت المال هزینه می کنید تا کسی با استفاده از این فرصت درآمد کسب کند آن هم مفتی!! کجای دنیا یک نفر را یک هفته مفتی جای خواب و خوراک می دهند تا او جنس بیاورد و بفروشد و برود؟ به هزینه بودجه عمومی کسی انار و شیرینی و ترمه و ... در بهترین جای تهران بفروشد و ریالی هم از آن برنگردد؟!! همه جای دنیا غرفه ها را اجاره می دهند و درآمدزایی می کنند آن وقت ما ...!! هتلداران محترم هم که همچنین! سازمانی که محدودیت بودجه های فرهنگی دارد از همین مختصرش هم خرج خواب و خوراک کسانی می شود که ...

ای مظلوم فرهنگ!! ای غریب هنر!!

کاش چند قدم پایین تر سری به غرفه های استان آذربایجان غربی هم می زدید، آنجا هم چند غرفه ای محصولاتشان را می فروختند اما با تفاوت، همانجا نقل هم درست می کردند، همانجا به صورت نمادین هم که شده شیرینی را می پختند، نان را می پختند نه اینکه فقط و فقط بفروشند! چند غرفه به مردم شناسی، موزه ها، فرهنگ، آثار تاریخی و ... استانشان اختصاص داده بودند، شما چند غرفه را به این مسائل که فکر می کنم فرهنگی باشد اختصاص دادید؟ برنامه های جشن نیز با موسیقی محلی و آداب و روسم بومی چند ساعتی بازدیدکنندگان آذربایجانی را سرگرم می کرد، در محوطه یزد ...؟!

بگذریم، چه بگویم و بنویسم که دوستان آزرده خاطر نشوند؟!! اما واقعاً هدف از برگزاری این برنامه ها چیست؟ مطمئنم که اهداف خوب و متعالی پشت این برنامه هاست که به شدت موافق برگزاری آنها هستم اما آنچه در عمل مشاهده می شود چیز دیگری است!!

اگر قرار است سایر برنامه هایی که به معرفی فرهنگ و هنر یزد می پردازد مثل این دو برنامه ای باشد که من دیده ام، امیدوارم هیچ وقت سعادت بازدید از آن نصیبم نشود تا لااقل اعصاب و روانم راحت باشد که فرموده اند: بی خبری، خوش خبری!!

منبع:یزدفردا

ميراث فرهنگي در هفته گذشته؛ از ايزوگام سقف کتابخانه يزد تا کشف شهر باستاني جرم‌وا  

ميراث فرهنگي در هفته گذشته برخلاف معمول هميشه يکي دو خبر خوب را نيز به همراه داشت و در کنار اخبار نگران‌کننده‌اي چون شرايط نامساعد خانه و موزه بهزاد و طرح انتقال آب از کنار تنگه تاريخي چوگان؛ خبر کشف شهر تاريخي جرم‌وا و خريد خانه اتحاديه توسط دانشکده سينما نيز منتشر شد.
 


ميراث فرهنگي در هفته گذشته
 
خبرگزاري ميراث فرهنگي- گروه ميراث فرهنگي- شهر تاريخي يزد، از نخستين شهرهاي خبرساز اين هفته در حوزه ميراث فرهنگي بود. ماجرا از اين قرار بود که رييس اداره کل ميراث فرهنگي اين شهر پس از مدت ها چالش و بحث بر سر آخرين اقدامات براي راه اندازي کتابخانه يزد، سرانجام اعلام کرد:«سقف کتابخانه مرکزي يزد بدون هيچگونه خلافي ايزوگام شد»
 
با اينکه عمليات اجرايي و ساخت و ساز در کتابخانه مرکزي يزد از سالها پيش آغاز شده بود اما به دليل عدم رعايت اصول و ضوابط ميراث فرهنگي تکميل اين پروژه به اتمام نرسيد تا اينکه 3 ماه پيش با ارائه نقشه بازنگري شده از سوي ميراث فرهنگي و تغيير مجري طرح ساخت و ساز در اين کتابخانه شروع شد. اما هنوز اين شائبه وجود دارد که ساخت طبقه اضافي همچنان ادامه دارد و برخلاف اصول و ضوابط ميراث فرهنگي است.
 
با اين حال، بهرام رضائي رئيس اداره کل ميراث فرهنگي استان يزد، گفت: از حدود 14 سال پيش بحث توقف کتابخانه مرکزي يزد مطرح بوده است و طبق شکايتي که اداره کل ميراث فرهنگي يزد براساس حکمي که از سوي دادگاه صادر شد مبني بر قطع يک طبقه اضافي بود.با اجراي اين حکم و حذف يک طبقه اضافي بسياري از فضاها و کاربري ها از بين مي رفت. بر همين اساس در سال 88 ميراث فرهنگي طرح بازنگري کتابخانه يزد را ارائه داد. طرحي که با وجود تصويب تا 3 ماه پيش مسکوت مانده بود. تا اينکه از 3 ماه پيش با حضور معاون عمراني استانداري اين طرح را به همراه صورت جلسه به مسکن و شهرسازي ابلاغ شد تا اين ارگان با انتخاب پيمانکار نسبت به اجرا و ادامه کتابخانه اقدامات لازم را انجام دهد. 
 

خانه حسين بهزاد، نشاني از استاد ندارد

با فرا رسيدن 21 مهر و سالمرگ استاد حسين بهزاد، مينياتوريست بلند آوازه کشورمان ، پرونده اين هفته خبرگزاري درباره يادمان‌هاي به جاي مانده از اين استاد نام آشنا بود. يادمان هايي که اکنون ديگر نشاني از استاد ندارد. چراکه مشاهدات عيني و گفته هاي کساني که به اين خانه رفت و آمد مي‌کنند، گوياي آن است که خانه استاد که بر اساس قرارداد مکتوب و مشروط با سازمان ميراث فرهنگي قرار بود تبديل به موزه شود، اکنون تبديل به ساختمان اداري سازمان ميراث فرهنگي شده است. از سوي ديگر شواهد نشان از مرمت هاي غير اصولي خانه بهزاد دارد.
 
اما مسئله بي توجهي هاي مسئولان به يادمان هاي حسين بهزاد به همين جا ختم نمي شود. موزه اي که در مجموعه سعدآباد به نام استاد بهزاد 12 سال پيش راه اندازي شده بود. سه سال است که به دليل تعميرات تعطيل شده و شنيده ها حاکي از آن است که مسئولان تصميمي براي بازگشايي دوباره موزه ندارند. اين در حالي است که فعاليت هاي متعددي در اين موزه براي آشنايي با هنر مينياتوريست انجام شده است.
 
از سوي ديگر مقبره حسين بهزاد که 15 سال پيش در طرح شهرداري تخريب شد، هنوز سامان نگرفته است و مسئولان ابن بابويه هم گويا هيچ گونه برنامه اي براي ساماندهي اين مقبره ندارند. اين طور به نظر مي رسد که امسال هم مي آيد و مي رود و باز هم بيشتر گرد فراموشي بر نام استاد حسين بهزاد مي نشيند.
 

دانشکده سينما خانه اتحاديه را خريد

هنوز ماجراي يادمان هاي حسين بهزاد در رسانه ها تمام نشده و معاون حفظ و احياي سازمان ميراث فرهنگي در گفت و گويي که با فارس داشته، مي‌گويد که اصلا اين خانه هديه نبوده و قرار نيست که تبديل به موزه شود! بار ديگر بحث خانه اتحاديه مطرح شد. شنيده ها حاکي از آن بود که خانه اتحاديه از سوي دانشکده سينما خريداري شده است. هرچند که پس از پيگيري هاي CHN از واثان اين خانه، گوياي مسئله ديگري بود و بابک اتحاديه اين خبر را تکذيب کرد.
 
«ساخت تاسيسات انتقال آب در حريم درجه يک تنگه ساساني چوگان» اما يکي ديگر از خبرهاي بد اين هفته حوزه ميراث بود.
چراکه بر اساس طرحي که غلامرضا دهقان ناصرآبادي نماينده مردم شهرستان کازرون در مجلس شوراي اسلامي در دست پيگيري و اجرا دارد قرار است تاسيسات طرح انتقال آب از چشمه ساسان در تنگه تاريخي چوگان در نقطه شمالي شهر تاريخي بيشاپور به روستاي ناصر آباد اجرايي و ساخته شود. تنگه چوگان در ضلع شمالي شهر ساساني بيشاپور در کازرون است در ابتداي ورودي ضلع جنوبي اين تنگه شش نقش برجسته نفيس بازمانده از زمان ساسانيان از جمله نقش برجسته پيروزي شاهپور اول بر والرين امپراطور روم واقع شده ، علاوه بر اين در تنگه چوگان مجسمه شاهپور (بزرگترين مجسمه پادشاهان دوران تاريخي ايران)، دژ نظامي شهر تاريخي بيشاپور و چند غار پيش از تاريخ نيز واقع شده است.
بر اساس قانون هر گونه ساخت و ساز غير مجاز در حريم آثار تاريخي ممنوع است بر اين اساس ساخت و ساز، مرمت، تغيير، تجديد و توسعه اماکن تاريخي و ثبتي طبق ماده 564 قانون مجازات اسلامي جرم بوده و هر فردي مرتکب آن شود به حبس از شش ماه تا 2 سال و پرداخت خسارت وارده محکوم مي شود.

کشف شهر باستاني جرم‌وا

با فرا رسيدن 20 مهر و بزرگداشت حافظ بار ديگر حافظيه با خيل کثيري از دوستدارانش رو به رو شد که بعد از رفتنشان نه تنها حافظيه به هم ريخت و همه محوطه و فضاي سبز آن تبديل به برهوت شد، بلکه با انجام يادگارنويسي هاي بسيار،پيکر حافظيه زخم برداشت. دبير انجمن دوستداران حافظ در شيراز اما دليل اين اتفاق را نداشتن شناخت درباره حافظ و نبود فرهنگسازي مناسب باعث مي‌داند و تاکيد مي‌کند که وضعيت پژوهش ها درباره حافظ شکل منسجمي ندارد. انجمن حافظ شناسي که در سطح کشور فعاليت مي کند رويکرد قابل توجه اي نسبت به حافظ دارد چنانچه سعي مي کند با اجراي يکسري برنامه هاي هدفمند حساسيت و شناخت مردم را نسبت به حافظ بيشتر کند.
 
هرچند اين هفته با خبرهاي چندان اميدوارکننده اي در حوزه ميراث همراه نبود اما کشف شهر باستاني جرم وا ، آخر هفته خوبي را براي ميراث ايران زمين ورق زد. خبر از اين قرار بود:« شهر گمشده باستاني "جرم‌وا" در داراب فارس کشف شد»، براساس اين خبربقاياي شهر گمشده جرم‌وا پس از هزار سال در منطقه داراب استان فارس کشف شد. در حال حاضر محدوده اين شهر باستاني که گفته مي‌شود از دوران پيش‌ از تاريخ تا قرن سوم هجري قمري مورد سکونت بوده مورد حفاري‌هاي غيرمجاز قرار گرفته است. نشانه‌هاي اين شهر تاريخي را مي‌توان در کتاب جغرافيايي ابوعبدالله مِقدسي مشاهده کرد.

خدشه دار شدن حریم تاریخی مسجدجامع کبیر و امیرچخماق

يادداشتي از: امیرترقی نژاد

مغازه داران اطراف مسجد جامع کبیریزد با پیشروی به سمت در ورودی مسجد، باعث ایجاد خدشه در حریم ثبت شده این بنای تاریخی شده اند واز طرف دیگه نصب میله آهنی سفید رنگ شورای تامین شهرستان یزد درمجموعه تاریخی امیرچخماق که بعضا با نصب بنرهای تبلیغاتی حریم تاریخی آن روز به روز فضای نازیبایی به خود می گیرد نگرانی هایی را برای دوستداران میراث فرهنگی ایجاد نموده است.

مجموعه امیرچخماق یزداز یادگارهای قرن نهم هجری به شمار می رود که یکی از میادین اصلی یزد واز پربازدید کننده ترین آثار تاریخی یزد توسط گردشگران بوده و همواره مورد توجه علاقمندان به فرهنگ و تاریخ این مرز و بوم می باشد.

اقدام غيرمنتظره نصب ميله‌ بلند و سفيدی که گفته مي‌شود دوربين شوراي تامين شهرستان یزد است دروسط ميدان و مجموعه اميرچخماق ،سيماي شهري و منظري اين مجموعه تاريخي را کاملا برهم زده است.

در حال حاضر از محل خيابان قيام يزد (خيابان روبرو مجموعه اميرچخماق) در تصوير اين ميله سفيد مابين مناره‌هاي ميدان اميرچخماق قرارگرفته و گويي اين بناي تاريخي داراي 3 مناره است.

بنابراین گزارش با وجود پيگيري‌هاي انجام شده توسط دوستداران و فعالان ميراث فرهنگي و گردشگري و پيرو جلسه‌اي كه با معاون سياسي و امنيتي استانداری یزد برگزار شد قرار برآن شدکه اين دوربين برداشته و به صورت تفكيك شده در مكان ديگری جانمايي شود، اما اين وعده با گذشت 6 ماه عملي نشده است.

البته اینها تنها بخشی از این یادگار تاریخی است. پشت بام این مجموعه نیز که به انباری مغازه های زیربازارچه و اطراف آن تبدیل شده ، نمایی نازیبا به نمایش گذاشته و بام برخی مغازه ها این مجموعه تاریخی را تخریب نموده است. پشت این مجموعه هم که از خیابان سلمان یزد قابل مشاهده می باشد از ترکهای ژرفی خبرمی دهد که بعضا هر روز احساس می گردد که هرلحظه تکیه امیرچخماق درآستانه فروپاشی است.

همچنین در زیر بنای امیرچخماق بازارچه ای واقع شده که بیشتر گردشگران وقتی فضای نامناسب این بازارچه را با حضور اتباع افغانی می بینند چاره ای جزء فرار ندارند.

تکیه امیر چخماق در سال ۱۳۳۰ هجری شمسی و با شماره ۳۸۳ و مسجد امیر چخماق در سال ۱۳۴۱ با شماره مستقل ۲۴۷ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیدند. همچنین این بناها و دیگر الحاقات به عنوان مجموعه امیرچخماق نیز با شماره ۲۴۱۶ به ثبت ملی رسیده‌است.

مسجد جامع کبیر یزد هم که دارای بلندترین مناره های جهان می باشد حریم تاریخی آن با پیش روی مغازه داران به خطر افتاده است ، به طوریکه مغازه داران فضای نازیبایی را در بخش ورودی مسجد با چیدن اجناسشان در بیرون از مغازه های وقفی خود بوجود آورده اند.البته از همه مهتر این است که با پیش روی مغازه داران به سمت در ورودی مسجد ، حریم تاریخی آن به خطرافتاده است.دراین طرف نباید از این نکته هم غافل شدکه تعمیر ومرمت گلدسته های مسجد جامع کبیر یزد که ازابتدای سال 89 آغاز شده درلابه لای داربست های فلزی پنهان مانده واین نگرانی را بوجود آورده که شاید گردشگران باید سالها از دیدن گلدسته ها وتزئینات زیبا و منحصر به فردمحروم شوند.

مسجد جامع كبير يزد، يكي از شاهكارهاي معماري و تاريخي جهان می باشد که معماری آن به قدري منحصر به فرد و بي‌بديل است كه هر سال گردشگران بسيار زيادي از نقاط مختلف دنيا به قصد بازديد از شاهكار هنر معماري به شهر یزدسفر مي‌كنند.گفتنی است قدمت این مسجد به قرن هشتم هجری قمری بر می گردد و به شماره ثبتی 206 و در تاریخ 31/4/1313 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است

رنگ غربت پاشيده شده بر بازارچه اي به نام بازارچه صرافان+گزارش تصویری

یادداشت و گزارش از: عليرضا صادقي

عكاس: مجيد دهقاني زاده از يزد فردا

بازارها هميشه شريان ها اصلي زندگي مردم و حيات اجتماعي در شهر هاي ايران بوده اند و بعضاً اوج نبوغ معماري اصيل ايراني را مي توان در بازارهاي قديمي و اصيل شهرهاي ايران زمين ديد.

هنوز هم تا دير نشده هركدام از اقوام ما در انتخابها و ديدارشان از يزد به جاي مجتمع هاي تجاري ساخته شده در ساليان اخير اول سراغ بازارهاي سنتي و قديمي يزد را مي گيرند.


در اصلي ترين محور بسياري از آثار تاريخي و باستاني و در كنار مسجد جامع شهر يزد بازارچه اي به نام بازارچه صرافان وجود دارد كه اين روزها به سختي نفس مي كشد .


دير زماني اصلي ترين محور اقتصادي و پويا در بافت تاريخي يزد و در كنار مسجد جامع شهر بوده و هم اينك به همت بخش گردشگري اداره كل ميراث فرهنگي و گردشگري استان يزد كه همتي بر معرفي بازرهاي قديمي يزد تا كنون نداشته است هم اينك معرفي بر اين بازار نگاشته نشده و در اقلام فرهنگي توليدي نام و معرفي هم از بازارچه صرافان نمي بينيم.

مدت ها است رنگ غربت و بي توجهي بر بازارچه صرافان پاشيده شده و در خصوص عمده مشكلات آن می توان به :

عدم توجه به كف سازي و چاله هاي ريز ودرشتي

كابلها و جعبه برقهایی كه حادثه آفرين مي تواند باشد و هم چهره زشتي به نما بازارچه داده است.

تبليغات ناموزن و غير ساماندهي شده

جداره سازي بدنه هاي بازارچه

عبور وسيله هاي نقليه مختلف و عدم اطمينان رهگذر از عبور و عدم ايجاد حادثه

زخمهاي كه وسائل نقليه در عبور بر بدنه بازار ایجاد نموده اند

روشنائي بازارچه

و مواردي ديگر که اگر کارشناسان و متولیان امر با دید بهینه سازی به آن نگاه کنند قطعا دیده خواهد شد .

هرچند که بعضا در بهینه سازی ها به اصل آثار لطمات جبران ناپذیری وارد شده که میدان امیر چقماق و کاشی کاری مناره های مسجد جامع کبیر یزد نمونه های زنده آن هستند .

اينكه تا چه مقدار توان مديريت میراث و گردشگری استان  اجازه احياي اين بازارچه و تعامل با نهادهاي گوناگون جهت حل مشكلات آن را در بر خواهد داشت ؟! اميدواريم در كمترين زمان نظاره گر  احياي اين بازارچه سنتي و قديمي يزد باشيم! و شاید با برنامه ریزی های مدون و دور اندیشانه شاهد احداث بازارچه های سنتی به جای مجتمع های فرنگی ستاره و آریا و غیره که نه تنها آبرویی برای معماری ایرانی و اسلامی نیست بلکه مراکزی برای تهاجم و شبیخون فرهنگی هستند باشیم .

 

تبدیل شدن برج و باروی تاریخی یزدبه بیلبوردتبلیغاتی

امیرترقی نژاد:بخشی از برج و باروی قدیمی یزددرکنارامامزاده سیدگلسرخ كه در فهرست آثار ملی نیز ثبت شده ،به دلیل قرار گرفتن در محل پر رفت و آمد شهر به بیلبورد وتابلوی تبلیغاتی تبدیل شده است. این اثر در دوره دیلمیان -اتابکان در تاریخ ۱۴ آذر ۱۳۵۲ با شمارهٔ ثبت ۹۵۶ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

بر روی این برج در طول سال آگهی های مختلفی قرار می گیرد، از جمله، آگهی ترحیم آگهی سفرهای زیارتی، آگهی های مربوط به برخی از سازمان ها و ادارات دولتی و ... كه در تازه ترین و عجیب ترین اقدام، با شروع ثبت نام حج عمره، بانك ملی با نصب بنری برزگ اقدام به تبلیغات مفت و مجانی بر روی قسمتی از این اثر تاریخی نموده است.

مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان یزد با انتقاد از این رویه تکراری بر روی برج و باروی تاریخی یزد می گوید:تمام این گرفتاری های که در این خصوص ابنیه ها و آثار تاریخی یزد با آن مواجه شده اند به این دلیل است که حوزه اجرائیات شهرداری یزد نتوانسته با متخلفان برخورد جدی نماید.

بهرام رضایی می افزاید:میراث فرهنگی در این رابطه قانون مدونی برای برخود ندارد،بلکه شهرداری در این زمینه می تواند ورود پیدا کند و با متخلفانی که میراث و آثارتاریخی را تهدید می کنند برخورد نماید.

وی با اشاره به اینکه برج وباروی تاریخی یزد اخیرا مرمت و بازسازی شده بود،اظهارمی دارد:از نظر میراث دیوارنویسی و تابلوهای تبلیغاتی که بر روی آثارتاریخی نصب می شوند غیر قانویسی است وآنرا یک جنایت فرهنگی می دانیم که باید تمام متولیان به خصوص شهرداری جدی تر وارد عمل شوند.

حمیدرضا مطهریان رییس شورای شهر یزد نیز این انتقاد را وارد می داند و می گوید:شهرداری و دایره اجراییان ناکنون در این خصوص بارها برخورد نموده اند،اما متاسفانه افرادی که به اهمیت آثارتاریخی آشنا نیستند به دور از چشم مردم دوباره منظر آثار تاریخی یزد مثل برج وباروی یزد را مورد تعرض قرار می دهند.

وی تاکید می کند که نصب تابلوهای تبلیغاتی بر روی ابنیه ها و آثار تاریخی تخلف است و دایره اجرائیات شهرداری نیز باید در این زمینه قوی تر با متخلفان برخورد نماید.

به هرحال يزد از معدود شهرهاي کشور است که با گذشت بيش از 10 قرن هنوز برج هاي و باروهاي معروف و خندق هاي تاريخي آن به جا مانده است.


مردم در زمان گذشته براي در امان ماندن شهرها از هجوم دشمنان ، حصار، برج، خندق، دروازه و قلعه مي ساختند.

برج و باروي يزد در سال 432 ه. ق به سرپرستي چهار سرهنگ از اعضاي حکومت امير عضد الدين علاء الدوله ابوجعفر کاکويه به نام هاي ابو يعقوب، ابومسعود، ابوجعفر و ابويوسف بنا شده که اکنون خانه هاي مردم به آن متصل است .

از ويژگي هاي حصار يزد وجود چهار دروازه به نام هاي دروازه قطميان، کوشکنو، مهريجرد و دروازه کيا است که دروازه کيا به باب کيا مشهور بوده و در حال حاضر دروازه حظيره نام دارد.

در سال 673 ه. ق سيل بسيار عظيمي به يزد آمد که باعث خرابي قسمتهايي از حصار شد که در زمان سلطنت اتابک يوسف شاه بن طغان مرمت و بازسازي شد.

امروزه از حصار يزد و برج هاي متصل به آن که در عهد "جامع جعفري" تعداد 90 برج بود و هر برج 20 مستحفظ داشت، قسمت هايي نظير ديوار و برج هاي محله لب خندق، برج و حصار مقابل سيد گل سرخ، برج دروازه مهريز در ابنداي بازارهاي خان و افشار، برج و باروري شاهي، شاهزاده فاضل، برج هاي فهادان و مالمير باقي مانده است.

از ديگر برج هاي استان مي توان پاکنده يزد ، ارجنان اردکان، ، خواجه نعمت اردکان ، توت اردکان، ارنان اردکان،حاجي آباد بافق، مبارکه بافق، سنگي صدوق، برج و دروازه هاي ندوشن، عبدالوهاب ميبد و کبوتر خانه ميبد را نام برد

گزارش تصويري هشتمين همايش سازمانهاي مردم نهاد ايران

۱۶- ۱۷ شهريورماه ساري- مازنداران

تهيه و تنظيم: عليرضا صادقي 

مدير انجمن بيماريهاي نادر در حال معرفي عملكرد

در تصوير نايب رئيس كميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي

ادامه نوشته

در آیینه خشت خام

--------------------------------------------------------------------------------

حسین مسرت:درسال 1384 کتابی با نام در آیینۀ خشت خام ، نگارش این جانب از سوی پایگاه میراث فرهنگی یزد چاپ شد. در آن کتاب بنا بر درخواست پایگاه ، بخش فنّی آن حذف شد . در این چند ساله بسیاری از پژوهشگران حوزۀ معماری که در روند کار این کتاب بودند ، درخواست چاپ آن را داشتند که اکنون برای بهره وری همگان در وبلاگ کاریز یزد، به گونۀ زنجیر وار می آید.


ديباچه

در چشم گران خواب، کتاب است کم از خشت

در دیدۀ بیدار دلان، خشت، کتاب است

صائب تبریزی

 

به نام معمار هستی، آنکه که گِل وجود ما را سرشت و به کالبد خشتی ما روح آدمیّت دمید. آنکه همه چیز با نام او آغاز می شود و با نام او پایان می پذیرد.

انسان نه تنها موجودی است که از گل سرشته شده بلکه تنها موجودی است که در پویۀ زمان از گاه زادن تا گاه مردن، سر و کارش با خشت است. بر خشت فرود می آید، در خانه های خشتی می آساید و سرانجام سر بر خشت نهاده و راهی دخمه ای خشتی می شود و از پس سالها دوباره خاک شده و در چرخۀ حیات، گیاهی از او می روید و ثمری می دهد و باز به زندگی بر می گردد؛ امّا به گونه ای دیگر. خیّام دستۀ کوزه را دست یاری می داند که روزی به گردن نگاری بوده است. شاعری دیگر خشت ایوان را از تن آدمی می داند و حافظ در پهنای خشت، سر کیقباد و اسکندر را می بیند. چنانکه در کلام پاک ایزد یگانه است: «مِنها خَلقناکُم و فیها نُعیدُکم و مِنها نُخرجُکم تارۀً آُخری» [طه‌ ـ آیه 55]. از آن [خاک] شما را آفریدیم و به آن بازتان می گردانیم و بار دیگر از آن بیرونتان می‌آوریم. (ترجمۀ خرّمشاهی: 315) و به تعبیر ریاضی دان نامی، خیّام نیشابوری‌ـ از خاک برمی‌آید و به خاک می رود.امّا انسان کویری، افزون بر دیگر ساکنان این جهان خاکی، در دیاری زیست می کند که باران چون کیمیاست، از اینرو خانه های خشتی و گلی آن نیز می تواند سالیان دراز بپاید و برجا باشد. این انسان همچون فطرت خود، خاکی است و هماره با خاک دمخور است. خانه اش گلی است، در کوزه ای گلی آب می خورد. ظروفش گلی است، دیوار کوچه ها و بناهای عمومی اش خشت و گلی است و هر آنچه دارد، فرآورده‌ای است از خاک همان دیار (پخته و خام فرقی ندارد). و بدین روست که بیش از دیگر جایها در گفتار و فرهنگ مردم دیار کویر، نشان از خاک و خشت دیده می شود.

خشت برای معمار کویر همواره آشناترین، ارزان ترین و آسان یابترین مصالحی بوده است که از آن بهره می برده است. ابزاری که تنها به کمی خاک رس و آب و اندکی همّت نیاز دارد تا ساخته و آماده شده و در برابر آفتاب سوزان و بخشندۀ کویر چون سنگ شود.

خشت برای مردم کویر که زمستان هایی سرد و خشک و تابستان هایی گرم و سوزان را در پیش رو دارند. همواره بهترین عایق برای در امان ماندن از این سوز زمسان و از گرمای تابستان کویر بوده است، حتّی بهتر از آجر که خشت در زمستانها مانع از نفوذ سرما و در تابستان بازدارندۀ نفوذ گرما به درون بنا بوده است. معمار کویر خود می داند که چگونه در این دو فصل، گرما و خنکی را در درون فضای خانه جاری سازد.

به دیگر سخن، معماری کویری، معماری فروتنی و قناعت و هوشمندی است، هر خشت و هر پی و هر دیوارش، دستاورد و ره آورد اندیشۀ پویای انسانهایی است که می دانند در این گستره چه سان باید زیست و چون ناگزیر به زیستن هستند. چگونه و با چه ابزاری باید این «خشکانه» را به «ترانه» تبدیل کرد. می دانند که اینجا دیاری است کم باران، پس با خشت بنایی می سازد که هزاران سال بپاید.

معمار کویر بر این ریگزار سوزان که خورشید چونان تیغی برنده امان آدمی را می برد، بر پایۀ اندیشۀ هوشمند و دستان توانمند خود در این آتشدان با خشت و توده ای ساروج و انبوهی ملات همّت، آب انباری می سازد که با آب خنک خود، «سقّای لب تشنه کامان کویر» باشد.


معمار کویری به گفتۀ زنده یاد پیرنیا بر پایۀ پنج اصل معماری ایران1ـ مردم ـ واری 2ـ خودپسندگی 3ـ پیمون 4ـ درون گرایی 5ـ گنج و بنار[1]، در همیشۀ تاریخ آسایش و آرامش را برای ساکنان کویر فراهم کرده است.
و براستی که «منظومۀ بلند معماری سنّتی، با واژه هایی از آجر و خشت، سرودۀ شاعرانی است که با لبانی فرو بسته، کار سرودن را با دست های هنرمندشان واگذار کرد و اگر لب گشوده اند، ترنّم نغمه ای در حصار ناپایان عمارتی بوده است. بر داربستی، بر کنار دیوار ستبری و یا در زیر گنبدی که بوی مناجات می دهد»[2] و این هنر یغما شاعر خشتمال نیشابوری بوده که سطر سطر اشعارش بوی خاک و خشت می دهد:

می نویسم شعر با انگشت اندر خشت خام


گر بهای خامه و دفتر نشد امکان من[3]


!!!
هر که پرسید ز یغما بگو: از مال جهان

 قالب خشتی و اشعاری و دیوانی داشت[4]

 

!!!!!
از هنگامی که نخستین مجمع جهانی برای حفاظت بناهای خشتی در آبان 1351 در شهر یزد برگزار شد و آن گاه از 16 تا 21 اسفند 1355 دومین همایش آن باز در یزد برگزار گردید، توجّه مسؤلان و برنامه ریزان شهرسازی و معماری جهان بیش از پیش به توانمندیهای خشت و بایستگی نگهداری بافت‌ها و بناهای خشتی جهان جلب شد. و هر چند تاکنون نیز حرکاتی در برابر این رویکرد به چشم             می خورد و گاه به گاه دیده می شود بناهایی فاخر و ارزشمند، مانند بقعۀ سلطان رشید میبدی بر اثر ندانم کاری به یک باره ویران می شود. امّا باز گامهایی ارزشمند در راه حفظ بافتهای تاریخی به ویژه در شهر تاریخی یزد برداشته شده است. چنانکه همگان شاهدند بخش گسترده ای از بافت کهن یزد، دست نخورده و سالم مانده و بوسیلۀ سازمانهای فرهنگی دولتی به شدّت نگهداری می شود. به سلامت ماندن بافت کهن یزد از دست اندازی سودجویان، شاید سبب برگزاری دوبارۀ این همایش با عنوان نهمین کنفرانس بین المللی مطالعه و حفاظت معماری خشتی از 8 تا 11 آذر 1382 در شهر یزد شد.

پدیدۀ از خود بیگانگی مردم به ویژه برخی مهندسان معمار و عمران نسبت به گنجینه های گران سنگ هنر و معماری ایران و دلباختگی تام و چشم بسته نسبت به مصالح روز مانند سیمان، تیرچه بلوک، بتون و غیره باعث شده است که برخی کلنگ ها را به قصد تخریب بناهای قدیمی تیز کرده و به جان این بناها بیفتند. انگاری این بناها سد راه پیشرفت شهر و کشور هستند. عدم توجه به مسائل و ویژگیهای اقلیمی و بومی هر منطقه باعث شده که همان نقشه و مصالحی که در شهر سردسیر تبریز به کار می رود در یزد و زاهدان و بندرعبّاس هم به کار رود.

هم اکنون به همّت پژوهشکدۀ حفاظت و مرمّت آثار خشتی دوره های کارآموزی برای علاقمندان این حرفه برگزار شده و جزوه هایی در ارتباط با آن چاپ شده است. همچنین علاقمندان می توانند با مراجعه به این پایگاه به اطلاعات مورد نیاز دست یابند:                                                              www.rcccr.org

 

--------------------------------------------------------------------------------

1ـ قزلباش، محمّدرضا و فرهاد ابوالضیاء: الفبای کالبد خانه های سنّتی، تهران: برنامه و بودجه، 1364: 8ـ 7.
2ـ فصل نامۀ هنر، ش 9 (پاییز 1364): 76.
3ـ محقّق نیشابوری، جواد؛ شاعر خشتمال، ص 97.
4ـ سیری در غزلیات یغما: 18.

 

گزارش هشتمين همايش سازمانهاي مردم نهاد ايران

 گزارش نماينده انجمن دوستداران و حافظان خشت خام از همايش هشتم سازمانهاي مردم نهاد ايران

گزارش: عليرضا صادقي/  نماينده انجمن دوستداران و حافظان خشت خام

هشتمين همايش سازمانهاي مردم  نهاد ايران در محورهاي ذيل در تاريخهاي 16 و 17 در شهر ساري و كيلومتر 15 جاده دريا(فرح آباد) دانشگاه علوم پزشكي و سالن آمفي تئاتر پيامبر اعظم برگزار گرديد:

- تجهيز منابع براي سازمانهاي مردم نهاد در سطح محلي- ملي و بين المللي
- برنامه ريزي استراتژيك و اصلاح ساختار سازماني در سازمانهاي مردم نهاد
 

اين همايش در تاريخ هاي 16 و17 شهريورماه در استان مازندران و محل اسكان اين همايش هتل نارنج (مكاني كاملاً معمولي)در 7 كيلومتري شهر ساري بود و 200 سازمان مردم نهاد در موضوعات: زيست محيطي- كودكان- خيريه- امدادي – بهزيستي و توانبخشي در اين همايش دو روزه حضور داشتند.

توضيح: درست يك هفته مانده به همايش هشتم از سوي وزارت كشور به سازمانهاي مردم نهاد جلسه هم انديشي در خصوص بررسي قانون سازمانهاي مردم نهاد از انجمن دوستداران و حافظان خشت خام جهت حضور در جلسه دعوت به عمل آمده كه نماينده و مدير شعبه تهران انجمن در اين جلسه حضور يافتند.

برخي معتقدند جلسه سريع تشكيل شده توسط اداره كل سازمانهاي مردم نهاد وزارت كشور در خصوص گرفتن تائيد مواد قانوني تصويبي و حاشيه ساز قانون سازمانهاي مردم نهاد ايران در مجلس مي باشد!.

آقاي عليرضا صادقي نماينده انجمن دوستداران و حافظان خشت خام به عنوان تنها تشكل با موضوع ميراث فرهنگي- صنايع دستي و گردشگري در اين همايش كشوري دو روزه حضور داشت .


همچينين از استان يزد هم آقاي محمد كاظم متولي نماينده و عضو موسسه علمي پژوهشي امام صادق يزد به عنوان يكي از تسهيلگران كارگاه بررسي قانون سازمانهاي مردم نهاد و خانم ياسمن دادور تسهلگير نشست ها تخصصي حضور داشتند.
 
مراسم افتتاحيه هشتمين همايش سازمان بعد از ثبت نام در ورودي سالن با برنامه هاي ذيل در صبح روز اول همايش 16 شهريور ماه آغاز گرديد:

- پخش سرود ملي
- تلاوت قرآن - توسط دكتر احمدي از اعضاي هيئت  علمي
- اعلام برنامه توسط مجري- آقاي عظيمي
- سخنراني دبير شوراي همايشهاي سالانه سازمانهاي مردم نهاد ايران- آقاي آرمان خالقي
- ارائه گزارش دبير اجرائي همايش هشتم- آقاي غضنفري
- سخنراني مدير كل دفتر اجتماعي استانداري مازندران- آقاي جانبازي
- سخنراني نايب رئيس كميسيون فرهنگي مجلس و نماينده مردم ساري در خصوص نحوه شكل گيري طرح و پيش نويس قانون سازمانهاي مردم نهاد و در طرح در مجلس شوراي اسلامي - آقاي شجاعي
- سخنراني مدير انجمن بيماري هاي  نادر  در خصوص معرفي  و فعاليتهاي انجمن –  آقاي علي داوديان

پس از استراحتي كوتاه حاضران در همايش به سالن اصلي برگشتند و در خصوص سه كارگاه پيش بيني شده به نام هاي: 1- تجهيز منابع در سطح محلي - ملي و بين المللي 2- اصلاح ساختار سازماني 3- بررسي قانون سازمانهاي مردم نهاد توضيحاتي كلي از شماي مطالبي كه ارائه خواهد شد توسط تسهلگيران اين سه كارگاه ارائه شد.

نماينده انجمن دوستداران و حافظان خشت خام از سه كارگاه پيش بيني شده با توجه به ضرورت موضوع و اهميت حال حاضر و آينده قانوني كه در مجلس به عنوان قانون سازمانهاي مردم نهاد ايران در بر خواهد شد در كارگاه پيش بيني شده حضور يافت.

توضيح: پس از سالها تلاش توسط فعالان اجتماعي و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در خصوص تهيه و تصويب قانوني مبني بر اهتمام به هماهنگي سازي صدور – نظارت بر عملكرد و فعاليت سازمانهاي مردم نهاد در ايران و جلوگيري از برخورد سليقه اي و موازي كاري  نهادهاي مختلف در صدور پروانه فعاليت و نظارتهاي سليقه اي در چند ماه گذشته طرحي از سوي كميسيون اجتماعي مجلس حاوي طرح 46 ماده اي به صحن علني مجلس آورده شده است كه با حاشيه ها و انتقادهاي فراوان و حتي بعضاً عدم توجيه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي 26 ماده آن تصويب شد كه با انتقادهاي فراوان  فعلاً مسكوت اعلام شده و مجدد به كميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي ارجاع شده است.

شيوه كارگاه بررسي قانون سازمانهاي مردم نهاد به اين شكل بود كه در خصوص طرح 46 ماده اي نمايندگان مجلس بصورت 10 ماده اي خوانده مي شد و حاضرين نقطه نظرات پيشنهادي - اصلاحي و يا حذفي خود را جهت جمع بندي و ارسال ارائه مي نمودند.


همچنين در حاشيه و فرصتهاي استراحت همايش زمان هائي براي كسب اطلاعات و تجربيات از نمايندگان سازمانهاي مردم نهاد حاضر در همايش بوجود مي آمد و در اين رهگذر تجربياتي از جاي جاي ايران به منظور آشنائي و ارتباط بيشتر ردو بدل مي شد.


انتهاي نشست ها تخصصي زمان بازگشت به محل اسكان و استراحت بود كه در محل استراحت و بعد از شام جلسات به منظور آشنائي بيشتر سازمانهاي مردم نهاد با هم در محل لابي هتل شكل مي گرفت كه مي توان به جلسات فعالانه تشكلهاي زيست محيطي اشاره نمود.

صبح روز دوم علي رغم حضور سر ساعت بخشي از شركت كنندگان كه در محل هتل نارنج اسكان يافته و در راه رو هاي  سالن  ها ساعتي را انتظار كشيدند و منتظر تاخير يك ساعت و نيم تيم اجرائي  و تسهيلگران بودند.


با حضور تيم اجرائي همايش و تسهلگيران نشستها تخصصي و ادامه نشستها در سه موضوع روز گذشته(1- تجهيز منابع در سطح محلي- ملي و بين المللي2- اصلاح ساختار سازماني 3- قانون سازمانهاي مردم نهاد ايران به شكل اعلام شده جلسات قبلي ادامه يافت و تيمي داوطلب در انتها نشست تخصصي و كارگاه بررسي قانون سازمانهاي مردم نهاد متشكل از آقايان: عليرضا صادقي- احسان عزت پور- خانمها:1- اكرم موقري 2- شيخ مومني تشكيل جلسه داد و نظرات اصلاحي و پيشنهادي ارائه شده جمع حاضر در نشست تخصصي در خصوص قانون سازمانهاي مردم نهاد را جمع بندي نموده و خانم اكرم موقري ماموريت ارائه آن را در جلسه اختتاميه را بر عهده گرفتند .


همچنين با توجه به ضرورت اطلاعرساني نقطه نظرات سازمانهاي مردم نهاد فعال در بيانيه جداگانه در اين خصوص آماده و جهت امضاء و انتشار اطلاعرساني گرديد.


اختتاميه:

پس از اينكه بالاخره با تاخيرهاي تيم اجرائي برگزار كننده دو گروه از حاضرين ناهار را با اختلاف زمان چند ساعته ميل نمودند و در فرصت تاخير در توزيع ناهار توسط جمعي از فعالان همايش بيانيه پاياني همايش هشتم سازمانهاي مردم نهاد ايران توسط آقاي محرم يوسفي سادات تنظيم شد و توسط تسهلگيران سه نشست تخصصي گزارش  هاي نمايندگان جهت ارائه آماده گرديد.


نكته حائز اهميت:

 اما در اختتاميه باز هم بنرهاي حاضر در افتتاحيه نصب شده را ديدييم و نام هاي مسئولي كه سالن مزين را نموده بود! و خبري از حضور آنها نبود برخي از دوستان برگزار كننده عدم كنسل شدن همايش و تلاشهايي را كه باعث برگزاري مراسم شده بود را به فال نيك مي گرفتند و از بيماري كمر درد رياست مجلس و تلاش براي حضور ايشان تا آخرين لحظات خبر مي دادند و در صحبتهائي عده اي  بر تلاش وزارت كشور در خصوص لغو و كنسل نمودن اين همايش تا آخرين لحظات سخن مي گفتند.

اما برنامه هاي اختتاميه  هشتمين همايش سازمانهاي مردم نهاد ايران – عصر 17 شهريورماه 90 ساري – استان مازندران:


- ارائه گزارش نشست تخصصي محور تجهيز منابع/ توسط گزارشگر نشست مربوطه
- ارائه گزارش نشست تخصصي محور برنامه ريزي و ارتقاي ساختار/ توسط گزارشگر نشست مربوطه
- ارائه گزارش نشست تخصصي بررسي قانون سازمانهاي مردم نهاد / توسط گزارشگر نشست مربوطه
- قرائت بيانيه پاياني همايش هشتم توسط آقاي محرم يوسفي سادات
- تقدير از حاميان همايش و قانون سمن ها در مجلس
- تشكر و قدرداني پايان همايش


برنامه علي رغم ساعت اعلام شده 17:30 در پايان با 2 ساعت تاخير و استرس و معجزه رسيدن به قطار 20:15 ساري – تهران براي من با همه نكات مثبت و حتي حاشيه اي خاطره انگيز پايان يافت.

پايان –  عليرضا صادقی