شب چله آئین ارزشمند - کهن و اصیل ایرانی را شادباش می گوئیم.

روابط عمومی انجمن دوستداران و حافظان خشت خام

روابط عمومی انجمن دوستداران و حافظان خشت خام
در اكثر نقاط ايران ماههاي دي و بهمن را به نام چله بزرگ و چله كوچك نامگذاري ميكنند، چله بزرگ از شب اول زمستان به مدت چهل شبانهروز و چله كوچك از دهم بهمن ماه به مدت بيست شبانهروز است. اين تقسيمبندي ميان كشاورزان، دامداران، خوشنشينان و ساير قشرهاي مختلف مردم رايج و مرسوم است و گاهشمار سال محسوب ميشود.

اولين شب زمستان كه با چله بزرگ شروع ميشود، به نام شب «چله čelle» يا همان يلدا yaldâ معروف است، زنان، دختران، مردان و جوانان از چند روز مانده به اين روز خود را آماده ميكنند تا مراسمي در خور توجه برگزار كنند، زيرا بر اين باور و عقيدهاند كه در طولانيترين شب سال بايستي از نيمه شب بيدار بود و نيز بايد از خوراكيهاي سرد و گرم استفاده كرد. از طرفي بر اين باورند در اين شب لحظهاي كه زمان دقيق آن معلوم نيست، تمام موجودات روي زمين به صورت سكون در ميآيند و در برابر پروردگار آفرينش سرتعظيم و سجود به جا ميآورند. اكثر ايرانيان بخصوص نواحي مركزي ايران، خراسان، كرمان، يزد، كاشان، اراك و... بر اين باورند اگر در اين لحظه سكون انسان آرزوي بكند حتماً برآورده خواهد شد.
در جاي جاي ايران زمين هر كس به فراخور حال خود و نيز به سبب محيط جغرافياي و كشت و زرع و باغداري خود مبادرت به تهيه تنقلات و خوردنيهاي مختلف ميكنند. سعي ميكنند فقط از توليدات خود بهره جويند اما در اين بين چند ميوه خاص و ويژه اين شب است كه در همه جاي ايران مرسوم است و آن هندوانه و انار است. پختن غذاهاي محلي نيز در مناطق مختلف ايران رايج و مرسوم است. آبگوشت در مركز ايران، ماهيپلو در شمال و جنوب ايران و غذاهاي مختلف در ديگر نواحي ايران طبخ و ميل ميشود.
مراسم و آيينهاي مختلف ديگري هم در مناطق مختلف ايران برگزار ميشود كه بعضيً خاص شب چله است و موارد زير از آن جمله است.
شبچلهگي عروس
ميتوان گفت در اكثر مناطق ايران براي نوعروسان و نيز دختراني كه هنوز عروسي نكردهاند ولي نامزد دارند، «شب چلگي» را از طرف خانواده داماد ميبرند.
شب چلهگي به فراخور و استطاعت مالي داماد تهيه ميگردد. تكههاي پارچه رنگي، روغن گوسفندي، آرد، گوشت، هندوانه، انار، تنقلات و در حال حاضر نيز تكهي طلا جز شب چلهگي عروس است. ساعاتي قبل از شب چله توسط خواهر و برادر داماد و در مواردي اقوام نزديك داخل مجمعه مسين چيده ميشود و به خانه عروس ميبرند. در بعضي نقاط ايران هنگام بردن شب چلگي عروس، تعدادي از اقوام داماد حضور پيدا ميكنند و يك نفر پيشاپيش فانوسي روشن به دست ميگيرد و روانهخانه عروس ميشوند.
در گذشته بعضي از افراد متمول يك رأس گوسفند، يك بار هيزم، و نيز تعدادي طبقهاي مختلف ميوه براي نوعروس خود ميبرند. افرادي كه شب چلگي را براي نوعروسان ميبرند از مادر عروس هدايايي همانند جوراب پشمي، دستمال ابريشمي و در مواردي چند عدد تخممرغ به عنوان انعام دريافت ميكردند، شب چلگي عروس هم اكنون نيز در اكثر مناطق شهري و روستايي ايران رايج است.
قاشقزني
در بعضي نواحي مازندران و خراسان شب چله جوانان گرد هم ميآيند و هريك چادري بر سر انداخته و بصورت گروهي يا انفرادي به در خانهها ميروند. آنها كاسهاي به همراه قاشق در دست دارند، با قاشق به در خانه يا كاسه ميكوبند تا به اين طريق صاحب خانه را از نيت خود آگاه نمايند، صاحبخانه كه از موضوع مطلع است سعي ميكند با نيت برآوردن آرزو، حاجتش، تخممرغ، شيريني، تنقلات و گاهيً سكهاي پول بداخل كاسه آن فرد بيندازند. اين مراسم با شادي و شعف فراوان تا چند سالي پيش در بعضي نواحي روستايي خراسان و مازندران مرسوم بود و عيناً در شب عيد نوروز و نيز برگزار ميشد. مراسم قاشقزني طي چند سال اخير در بعضي نواحي روستايي خراسان برگزار ميشود.
شال انداختن، يكي ديگر از مراسمهاي ويژه شب چله در بعضي نواحي ايران، خراسان، فارس، مركزي، همدان و... شالانداختن است.
شالانداختن
توسط جوانان و بخصوص جواناني كه نامزد دارند صورت ميگيرد. چهارگوشه شالي را به همديگر گره ميزنند سپس آن را به يك سر طناب ميبندند، طناب را از سوراخ تعبيه هواي مساكن و يا صحن و ايوان و پنجره اتاق آويزان ميكنند و به نحوي صاحبخانه را مطلع ميكنند همانند با كوبيدن چند پا روي بام و يا ايجاد سُرفهي عمدي، صاحبخانه به فراخور حال خود مقداري تنقلات، شيريني و.. در دستمال قرار ميدهد و آن را تكان ميدهد تا صاحب دستمال متوجه شود كه داخل آن شئي ريختهاند، گاهي صاحبخانه متوجه ميشود كه فردي كه شال انداخته داماد اوست در اين موقع سعي ميكند تنقلات بيشتر و يا سكهاي و نيز در مواردي يك جوراب پشمي بداخل شال بگذرد. مراسم در خانههاي مختلف صورت ميگيرد و جوانان تنقلات را جمعآوري و تا مدتي از آنها استفاده ميكنند. مراسم شالاندازي علاوه بر شب چله در ايام نوروز، به خصوص شب عيد در اكثر نقاط ايران مرسوم بوده است و نيز چند سالي است رواج پيدا كرده است.
فال قوري
فال قوري در بعضي نواحي ايران همانند شمال خراسان، (درگز، كلات نادر و...) در شب چله خانوادهها فاميل در منزل يكي از بزرگان گردهم ميآمدند. و به صورت گروهي مبادرت به تهيه سمهنه samane (سمنو) ميكردند. بعد از پختن سمهنه بزرگترها و كوچكترها دور هم جمع ميشوند و يك عدد قوري روي سيني ميگذارند و هر يك از حاضرين نيتي ميكند و شيئ متفاوت از ديگري به داخل قوري مياندازد.
بزرگ مجلس و يا هر كس ابيات و وردي بلد بود شروع به خواندن ميكرده در همين هنگام يك دختربچه دست بداخل قوري ميبرد و شئي را بيرون ميآورد. آن فرد بيت خوانده شده را براي خود تعبير خوب و بد ميكرد و بر اين اساس آينده فرد را بازگو ميكردند. مراسم فال قوري هم اكنون نيز در نواحي شمال خراسان بين روستاييان رايج و مرسوم است. و سعي ميكنند بلندي شب چله را به گونهاي سپري كنند.
تمام اين مراسم به همراه صرف تنقلات، قصهگويي، بازگويي سرگذشت خوب و شيرين افراد طي سال گذشته و يا سالهاي قبل بازيهاي محلي همانند گل يا پوچ، و... برگزار ميشود، ايرانيان سعي ميكنند با سرگرميهاي مختلف تا پاسي از نيمه شب، بيدار باشند؛ زيرا معتقدند در اين شب لحظهاي وجود دارد كه اگر انسان بيدار باشد و آرزويي كند خداوند آن را برآورده ميسازد. اين باور نيز هنوز بين بسياري از بزرگان و ريشسفيدان خانوادهها در سراسر اين مرز و بوم وجود دارد.
مهمترين كاركرد اينگونه مراسم، رفع كدورتهاي گذشته، فائق آمدن بر مشكلات، همدلي بيشتر و نيز وفاق اجتماعي است كه ثمره و نتيجه آن باعث حفظ و تدوام خانواده، اشاعه و انتقال فرهنگي و نيز در نهايت حفظ سنن نياكان ما ميشود.
مقاله ای از: محمد مکاری
با اطلاع رسانی به موقع فعالان میراث فرهنگی، لودر تخریب کننده خانه ابریشمی توسط اداره میراث یزد توقیف شد.
به گزارش هنرنیوز، خانه تاریخی ابریشمی امروز صبح سه شنبه (29 آذر) مورد حمله لودر افراد سودجو قرار گرفت .

محسن حاج سعید یکی از فعالان میراث فرهنگی درباره ی این تخریب میگوید : «امروز صبح هنگامی که این خانه با لودر مورد تخریب قرار می گرفت، متعرضین، لودرها را به سازمان میراث فرهنگی منتسب کردند اما پیگیریها نشان داد این ادعا صحت ندارد، بلکه این ملک توسط یکی از کارمندان اداره میراث خریداری شده و لودر هم به ادارهی میراث فرهنگی تعلق ندارد.»
به گفته دبيرشوراي تشکل هاي گردشگري استان يزد این فرد مدعی بود نیکزاد -معاون میراث فرهنگی یزد- در جریان روند کار قرار دارد اما آقای نیکزاد در پاسخ به چرایی صدور این مجوز پاسخ داده ما یک برگه به دلیل گرفتن حکم تفکیک از دادگاه به این شخص دادیم تا مجوزهای لازم را از شهرداری بگیرد ، و در صورت تایید نقشه از سوی اداره میراث، آنگاه تعیین شود این کار به چه صورتی اجرایی شود، در صورتی که فرد مذکور هیچ کدام از این کارها را انجام نداده و بدون هماهنگی اقدام به تخریب نموده است.
به گفته حاج سعید خانه ابريشمي به عنوان يکی از خانه هاي ارزشمند دوره قاجار که با داشتن 2100 متر مربع مساحت با 10 قطعه 200 متری قطعه بندي شد تا به فروش برسد. اين خانه از اندک خانههای يزد محسوب می شود که دارای گودال باغچه بود که با تخريب و قطعه بندی آن شکايت ميراث فرهنگی هم به جايی نرسيد.
خانه ابریشمی قابل برگشت به شکل قبلی خودش نیست.ظاهراً قرار بوده قسمتهای باقی مانده خانه به همان شکل مرمت شود و قسمتهایی که پنج سال پیش توسط لودر تخریب شده بود به شکلی ساخته شود، که شکل بنا به صورت تاریخی حفظ شود ، تا برای کسانی که به عنوان سودجو خانه های تاریخی را با نام بافت فرسوده تخریب میکنند، درس عبرتی باشد اما این اتفاق نیفتاد و همان افراد توانستند این خانه را با حکم دادگاه بافت فرسوده اعلام کنند.
ذات الله نیکزاد معاون میراث فرهنگی استان یزد دربارهی تخریب این خانه تاریخی توسط یکی از کارمندان میراث و اقدامات اداره میراث فرهنگی یزد میگوید: « ما صبح متوجه شدیم و سریعاً یگان حفاظت میراث جلوی کار را گرفت و لودر توقیف و به پارکینگ رفت.»
خانه سيد حسن سيد ابريشمي در خيابان قيام محله لب خندق واقع شده و به شماره 29446 مورخ 9/9/89 در فهرست آثار ملي کشور به ثبت رسيده است اما نیکزاد نظری متفاوت دارد و معتقد است این خانه ثبت ملی نشده و فقط دارای ارزش تاریخی بوده است..
شنیده ها حاکی از آن است که فرد مالک به عنوان کارمند اداره میراث، خانههای دارای مشکل میراثی را خریداری و تخریب میکند ، ظاهراً این فرد سابق بر این هم به اسم تعاونی مسکن کارمندان میراث فرهنگی دریکی از محلههای تاریخی حاشیه سازی کرده و این دومین باری است که دست به چنین اقدامی میزند. اما اداره میراث یزد در این زمینه چه اقدامی انجام داده است ؟
به گفته نیکزاد خرید و فروش خانه تاریخی مشکل قانونی ندارد و ثبت ملی مانع این اقدام نمی شود ،در این امر مالک آزاد است اما اصل بر این است بنایی که دارای ارزش تاریخی – فرهنگی است ، ساخت و ساز و تغییرات در آن باید براساس ضوابط و مجوز میراث فرهنگی صورت بگیرد.
معاون میراث فرهنگی استان یزد هر گونه سوء استفاده از لباس و عنوان را چه در میراث چه در شهرداری یا هرجای دیگر غیرقانونی و قابل پیگرد میداند.
او ادعایی مبنی بر وجود مجوز از سوی اداره میراث را رد میکند و می افزاید: « مجوزی برای کارهای اجرایی در این مکان وجود ندارد.»
هر ساخت و سازی در محدوده بافت تاریخی لزوماً باید نخست مجوز سازمان میراث فرهنگی را دریافت نماید و در صورت کسب مجوز از میراث فرهنگی باید از شهرداری بافت تاریخی پروانه دریافت شود و شرط صدور پروانه، تصویب نقشههای ساخت و ساز از سوی میراث فرهنگی است و پس از آن قابلیت اجرایی پیدا خواهد کرد اما به گفته نیکزاد این فرد هیچ کدام از این کارهها را انجام نداده است.
نیکزاد میگوید:« متاسفانه این خانه چندین سال قبل تخریب شد،ه بهترین حالت این بود که مورد مرمت و استفاده قرار میگرفت اما به صورت ملک مخروبه درآمده که چنین حالتی نا امنی محله را به دنبال دارد . در چنین حالتی یا باید این خانهها به شکل نخستین خود بازگردند که در اکثر اوقات میسر نیست و یا این که در آنها ساخت و سازی صورت گیرد که متناسب بافت تاریخی و ساختار تاریخی آن باشد. »
مریم اطیابی
مالک جديد خانه ابريشمي که به طور برقآسا با لودر اقدام به تخريب خانه ابريشمي کرده بود، مجبور به توقف کار خود شد. حضور ناگهاني يکي از دوستداران ميراث فرهنگي و در نهايت يگان پاسداران ميراث فرهنگي باعث شد تا تخريب برقآساي او متوقف شود. در حال حاضر لودر راهي پارکينگ شدهاست.
عکس ورود لودر به خانه ابريشمي
خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گروه ميراث فرهنگي ـ صبح امروز 29 آذرماه، مالک جديد خانه ابريشمي در يزد با اين بهانه که مجوز سازمان ميراث فرهنگي را دارد، با لودر اقدام به تخريب اين خانه تاريخي کرده بود که با حضور دوستداران ميراث فرهنگي و در نهايت يگان پاسداران ميراث فرهنگي يزد، فعاليت لودر متوقف و راهي پارکينگ شد.
به گزارش CHN خانه ابريشمي پيش از اين و 5 سال قبل هم مورد تعرض مالک قبلي واقع شد که بخشي از آن نيز مورد تخريب قرار گرفت. اما در همان زمان سازمان ميراث فرهنگي جلوي تخريب بيشتر خانه را گرفت و مالک را راهي دادگاه کرد.
«محسن حاجيسعيد»، فعال در حوزه ميراث فرهنگي و دبير انجمن راهنمايان گردشگري يزد درباره حادثه امروز 29 آذرماه در محل خانه ابريشمي به CHN گفت: «به طور گذري از محلهاي که اين خانه در آن واقع شده عبور ميکردم که متوجه لودري شدم که وارد خانه شده است. وقتي علت ورود لودر را جويا شدم گفتند که سازمان ميراث فرهنگي مجوز داده است. با اينحال با مسئولان يگان پاسداران ميراث فرهنگي تماس گرفتم و متوجه شدم که چنين مجوزي داده نشده است.»
به گفته وي يگان پاسداران ميراث فرهنگي به سرعت خودشان را به خانه ابريشمي رساندند و نه تنها مانع تخريب شدند که لودر را نيز توقيف و روانه پارکينگ کردند.
حاجي سعيد درباره آنچه بر اين خانه گذشته ميگويد: «اين خانه 50 سال پيش مدرسه بود و بسياري از اهالي محلهاي که در آن واقع شده از آن خاطره دارند. پس از انقلاب، جنگزدههايي که به يزد آمده بودند ساکن اين خانه شدند و 5 سال قبل دوباره خانواده ابريشمي آن را تحويل گرفتند. سپس خانه به منظور ايجاد مرکز فرهنگي به شخص ديگري فروخته شد. اما آن شخص اقدام به تخريب خانه کرد که جلوي آن را گرفتند و شکايتي هم دراينباره صورت گرفت. حالا پس از 5 سال يک مالک ديگر دوباره سراغ اين خانه رفتهاند تا تخريباش کنند.»
به گفته وي به نظر ميرسد که مالک فعلي قصد اخذ مجوز از ميراث فرهنگي را داشته که منوط به مجوز شهرداري و ارائه نقشه بوده است.
خانه ابريشمي از خانههاي دوره قاجار محسوب ميشود. اين خانه با 2100 متر مربع متراژ يکي از خانههاي شاخص محلهاي است که در آن قرار دارد.
اين خانه روزگاري با داشتن گودال باغچه و اندروني و بيروني يکي از معماريهاي شاخص دوره قاجار در يزد محسوب ميشده که اکنون به خرابه تبديل شدهاست.
روزگاري نه چندان كهن وقتي بر بلنداي قريه اي به قدمت تاريخ قرار مي گرفتي چشم اندازي متفاوت از تمام شهرها چشم را به خود خيره مي كرد . استوانه هايي قد و نيم قد ، كوتاه و بلند خودنمايي مي كردند و به جزء از زيبايي هاي قابل وصفش نام خود را به عنوان يكي از لقاب اولين شهر خشت خام جهان در دل مردم به يادگار گذاشتند .

ترکخوردن ارگ شیراز، تخت جمشید، دیوار موزه آذربایجان، سیوسه پل و پل تاریخی زمانخان کم بود، حالا دیواره پشتی مجموعه امیرچخماق یزد هم با ترکی ژرف، نگرانی دوستداران میراث فرهنگی را دو چندان کرده است.

به گزارش قانون، این مجموعه باارزش که نقطه تلاقی خیابانهای اصلی شهر و یکی از پربازدیدترین آثار تاریخی یزد به شمار میرود، شامل: مسجد، تکیه، بقعه ستی فاطمه، بازارچه حاجی قنبر، آب انبار ستی فاطمه، نخل و آب انبار تکیه امیر چخماق است.
این مجموعه از آثار قرن نهم هجری است که امیر جلالالدین چخماق از سرداران و امرای شاهرخ تیموری، هنگامی که به حکومت یزد رسید با همکاری همسر خود ستی فاطمه خاتون برای آبادانی، شهر آن را بنیان نهاد.
ترکهای موجود در این بنا که از نمای پشت یعنی از خیابان سلمان به طور واضح قابل مشاهده است، به قدری عمیق است که از فروپاشی تکیه امیرچخماق در آیندهای نهچندان دور در صورت عدم مرمت مناسب خبر میدهد.
البته آنگونه که روایت میشود حدود 60 سال پیش، در هنگام ایجاد خیابان قیام و میدان امیرچخماق، ترکی نسبتا بزرگ در سمت چپ میدان به صورت شیب از سوی مناره چپ به سمت غرفهها ایجاد شد که در دورههای مختلف با ایجاد غلاف و شانه و راهکار دیگر از تخریب بنا آن جلوگیری گردید.
بنا به گفته فعالان حوزه میراث فرهنگی، در چند سال اخیر احداث کنارگذر، ایوانهای جدید در این میدان تاریخی و از همه مهمتر عبور روزانه صدها وسایل نقلیه سبک وسنگین از کنار این بنای عظیم تاریخی، احتمال افزایش فاصله بین این ترک را بسیار بیشتر کرده است.
این نگرانیها زمانی بیشتر میشود که بنا به گفته منابع محلی اخیرا یک شرکت خصوصی، در حال ساخت یک مجتمع تجاری در همجواری حریم این مجموعه تاریخی است. کارشناسان میراث فرهنگی معتقدند با اتمام ساخت این مجتمع تجاری نه تنها حریم امیرچخماق مخدوش خواهد شد، بلکه این اقدام حتی باعث میشود که رفتوآمدهای وسایل نقلیه شدت بیشتری به خود بگیرد و لرزههای آن هم روند ایجاد و تمیق ترکها را بیشتر کند.
برخی از کارشناسان با اعلام خطر در این خصوص تاکید کردهاند که در صورت افزایش فاصله ترکها در این مجموعه تاریخی، تنها راه باقی مانده تخریب قسمتی از بنا و تزریق بتن خواهد بود.
البته آنچه گفته شد تنها بخش کوچکی از مصائب مجموعه تاریخی امیرچخماق است. یکی دیگر از مشکلات که به نوعی جلوه بصری این بنا را مخدوش کرده، نصب میله بلند و سفیدرنگ دوربین شورای تامین شهرستان یزد در آنجاست که این میله در وسط میدان و بدون در نظرگرفتن حریم و منظره این مجموعه تاریخی قرار گرفته است. بنا به گفته ساکنان مناطق اطراف این بنای تاریخی، میله مورد نظر حدود 10 روز قبل از تعطیلات نوروزی سال گذشته در وسط میدان امیرچخماق یزد و بدون توجه به حریم بصری این مجموعه تاریخی نصب شد. فضای نامناسب زیر بازارچه و وجود جگرکیها، بازی فوتبال کودکان در کنار بنا و بسیاری مشکلات اساسی دیگر، همه و همه دست به دست هم داده که این بنای تاریخی را از نمای نزدیک به منظره نه چندان زیبایی برای گردشگران تبدیل کند.
گفتنی است مجموعه تاریخی امیرچخماق در سال 1330 هجری شمسی و با شماره 383 و مسجد امیر چخماق در سال 1341 با شماره مستقل 247 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیدهاند. همچنین این بناها و دیگر الحاقات به عنوان مجموعه امیرچخماق نیز با شماره 2416 به ثبت ملی رسیدهاست.
اطلاع رسانی در دنیای امروز به یکی از ضروریات روزمره جامعه تبدیل شده است. برای انجام بهتر این امر و ارائه جدیدترین اطلاعات، ادارات و سازمانهای مختلف بخشی را در چارت سازمانی خود به روابط عمومی و اطلاع رسانی اختصاص داده اند. معمولاً وظیفه این بخش ارائه تازه ترین اطلاعات و البته کامل ترین اطلاعات رسمی است؛ اطلاعاتی که یا روی خروجی وب سایت آن سازمان (البته در صورت داشتن!) قرار می گیرد و یا در اختیار اصحاب رسانه و جرائد قرار می گیرد. امروزه عرصه میراث فرهنگی و گردشگری علی رغم همه ضعف ها و نقص ها، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. متاسفانه یا خوشبختانه در این زمان تحولات و اتفاقات در حوزه میراث فرهنگی روزانه رصد می شود و وقایع تازه ای اتفاق می افتد. از آنجا که این حوزه را بر اساس ماهیت آن یعنی میراث مشترک بودن آن، نمی توان در انحصار سازمان و ارگان خاصی دانست، به محض وقوع اتفاق خاصی در این حوزه به ویژه تخریب ها، علاقمندان و دوستداران میراث فرهنگی جهت دادن اخطار و همچنین اطلاع رسانی، با تهیه گزارش هایی متنی و یا تصویری به انعکاس آن می پردازند. این فعالیت غیررسمی اطلاع رسانی غالباً از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری که متولی رسمی امورات میراث فرهنگی و گردشگری است، مورد توجه و حساسیت قرار دارد و بعد از آن تازه این سازمان به فکر اطلاع رسانی صحیح و درست درباره اتفاق رخ داده می پردازد.
مسلماً این اطلاع رسانی با این وضعیت متناسب با نیازهای جامعه نبوده و صرفاً رفع مسولیت محسوب می گردد! به عنوان مثال در یک نمونه خبرگزاری "میراث آریا" که خبرگزاری رسمی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری محسوب می شود و به انعکاس آخرین فعالیت های ادارت میراث فرهنگی کشور می پردازد، در دو روز پیاپی در روزهای شنبه و یکشنبه 26 و 27 آذرماه 1390 به ارائه دو خبر پیرامون میراث فرهنگی اردکان پرداخت. متن این دو خبر را با هم مرور می کنیم:
ارسال خبر: 26 آذر 1390 (11:50)
نخستين مسجد شهرستان اردکان مرمت شد
مسجد «زردک» قديميترين مسجد تاريخي شهرستان اردکان با قدمتي بالغ بر 10 قرن مرمت شد.
به گزارش ميراثآريا(chtn) به همت اداره ميراثفرهنگي، صنايعدستي و گردشگري استان يزد، مسجد تاريخي «زردک» اردکان که به «گنج گلين» معروف بوده و در قرن پنجم هجري ساخته شده است، مرمت و بازسازي شد.
براساس اين گزارش، اين بنا که به عنوان نخستين مسجد اردکان شناخته ميشود، به سبک بسيارساده ولي با گچبريهاي منحصر به فردي ساخته شده است که از ويژگيهاي آن ميتوان به گچبريهاي محراب و گنبد آن اشاره کرد.
ابن گزارش ميافزايد، مسجد تاريخي «زردک» که برروي ستونهايي به عرض 5/1 متربنا شده است، طي چندسال اخير دچار آسيب ديدگي شده بود که با اجراي جان پناه، کاهگل ديوار و ديوارچيني توسط استادکاران برجسته منطقه مرمت شد.
گفتني است، مسجد زردک از آنجايي به «گنج گلين» معروف است که در طول 10 قرن در برابر حوادث طبيعي مقاومت کرده و گنبد زيباي آن سالم مانده است.
ارسال خبر : 27 آذر 1390 (10:13)
مسجد آرد و خرماي اردکان مرمت شد
مسجد «آرد و خرما» از آثار ارزشمند به جاي مانده از دوره قاجار در شهرستان اردکان مرمت شد.
به گزارش ميراثآريا(chtn) به همت اداره کل ميراثفرهنگي، صنايعدستي و گردشگري استان يزد، مسجد آرد و خرما، يکي از بناهاي تاريخي شهرستان اردکان که طي چند سال گذشته دچار آسيب شده بود، مرمت و بازسازي شد.
اين گزارش ميافزايد: از ويژگيهاي اين مسجد ميتوان به سادگي معماري و تزيينات آن اشاره کرد. يکچهارم از فضاي اين مسجد به نشيمنگاه، بخش سردر و ورودي اختصاص دارد.
بر اساس اين گزارش، مسجد آرد و خرما با اقداماتي نظير عمليات احياي ستون غربي، ديوارچيني حياط، پرچيني ديوار فرسوده و تراشيدن ديوار بيروني توسط استادکاران برجسته مرمت شد.
گفتني است، اين مسجد در جهت غربي ـ شرقي ساخته شده است و يک بادگير کوچک در آن به چشم ميخورد.
اما چند نکته پیرامون این دو خبر:
· - مرمتهای انجام شده مربوط به چند ماه پیش است که بعد از این مدت زمانی تازه به عنوان تازه ترین اتفاقات ارائه می گردد؛
· - در این خبر که بسیار مختصر می باشد درباره مرمت ها صرفاً به چند کلمه بسنده شده که مثلاً " با اقداماتي نظير عمليات احياي ستون غربي، ديوارچيني حياط، پرچيني ديوار فرسوده و تراشيدن ديوار بيروني توسط استادکاران برجسته مرمت شد". نه تصویری، نه برآورد هزینه ای، نه مدت زمان فعالیتی و نه هیچ چیز دیگر...!
· - ارائه این اخبار در حالی صورت می گیرد که هم اکنون دهها پروژه نسبتاً قابل توجه در حوزه میراث فرهنگی اردکان در حال انجام شدن است که اشاره ای به آنها نمی شود و احتمالاً چند ماه آینده ارائه خواهد شد!
· - سازمان میراث یزد، نمایندگی های این سازمان در شهرستانها را از دادن اطلاعات و ارائه اخبار به صورت مستقل منع کرده و همه اخبار باید از سوی روابط عمومی سازمان یزد ارائه شود که در طی این فرایند بسیاری از اخبار ناقص و گنگ و مبهم و بعضاً اشتباه ارائه می شود. به عنوان مثال: در خبری که مربوط به اسفندماه سال گذشته است و به مرمت خانه تقدیری اردکان اشاره دارد، دو نکته قابل تامل وجود دارد: نخست اینکه مرمت این خانه هم چندین ماه قبل از ارائه خبر آن صورت گرفته بود و دوم اینکه در این خبر به قرار گیری این خانه در محله "درب قلعه" اردکان اشاره دارد در حالیکه اساساً در اردکان چنین محله ای وجود ندارد!!
خلاصه مطلب اینکه با اینگونه اطلاع رسانی که مشتی نمونه خربار آن را نشان دادیم، سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری استان علی رغم فعالیت های بعضاً قابل تقدیر، در حوزه اطلاع رسانی (حداقل در مورد شهرستان اردکان) به شدت ضعیف عمل می کند. به امید اصلاح این ضعف...
رضا ملاحسینی اردکانی
معاون صنايعدستي استان يزد از تهيه پروندههاي 3 رشته صنايعدستي اين استان براي ثبت در فهرست ميراث معنوي کشور خبر داد.

«محمد بهشتينژاد» در گفتوگو با ميراث آريا (chtn)، اظهار داشت: پروندههاي رشته زيلوبافي، چنتهبافي و سفالگري در چهارمين دوره همايش ثبت مورد بررسي قرار ميگيرد.
وي با اشاره به اين که معاونت صنايعدستي استان يزد در سالهاي 88 و 89 موفق به ثبت ملي 2 هنر داراييبافي و ترمهدوزي شده، ادامه داد: اميد است با ثبت ملي 3 هنر ديگر شرايط حفظ آنها براي نسلهاي آتي مهيا شود.
اين مقام مسوول در اداره کل ميراثفرهنگي، صنايعدستي و گردشگري يزد تصريح کرد: پروندههاي تهيه شده در بردارنده مواردي از قبيل مواد اوليه، شيوه توليد، قدمت و تاريخچه 3 رشته مذکور است.
معاون صنايعدستي استان يزد يادآور شد: زيلوبافي، چنتهبافي و سفالگري از جمله رشتههاي بومي و قدمتدار اين استان به شمار ميآيند.
وي در گفتوگو با ميراث آريا تاکيد کرد: ثبت ملي اين رشتهها به معناي حفظ آن به نام استان يزد است و استان ديگري نميتواند رشته مذکور را به نام خود به ثبت برساند.
چهارمين اجلاس ملي ثبت از تاريخ 4 تا 8 ديماه در جزيره قشم برگزار ميشود و در اين اجلاس پرونده ميراث منقول، غيرمنقول و طبيعي استانهاي سراسر کشور بررسي و به ثبت ملي ميرسد.

شهريزد در دورههاي مختلف تاريخي، سرزمينيبا قداست و باورهايمذهبي بوده و اين نكته را ميتوان حتي در نام آنجا به وضوح ديد، چرا كه يزد به معناي ستايش و با ايزد هم ريشه است. ويژگيهاي مذهبي يزد پس از ورود اسلام به ايران نيز ادامه يافت و سبب شد آثار معماري، مساجد و كتيبههاي فراواني توسط مسلمانان هنرمند در آنجا شكل بگيرد.
قدمگاه فراشا
يكي از نقاط مهم براي جذب گردشگر در استان يزد، روستايي است به نام اسلاميه كه در قديم به آن فراشا ميگفتند. براي رسيدن به اين روستاي زيبا و خوش آب و هوا كه از توابع شهرستان تفت است بايد در جهت جنوب غربي از شهر يزد به اندازه 30 كيلومتر دور شويد، آنجا به كوه پرصلابتي ميرسيد به نام كوه عقاب كه بسيار مشهور است و حكايتهاي زيادي دارد. وقتي به اين كوه نگاه ميكنيد درست مثل عقابي است كه نشسته و تيزبينانه از آباديهاي اطرافش مراقبت ميكند. مجاور و در پناه اين عقاب، روستاي اسلاميه قرنهاست كه آرميده و آماده ميزباني شماست. در اين روستا به طور كلي 2 حسينيه و 2 مسجد زيبا وجود دارد كه در اين ميان زيارتگاه يا بقعه قدمگاه از اهميت ويژهاي برخوردار است. دروازه، بافت تاريخي مرمت شده، معابر و پلههايي كه كوچهها را به هم مرتبط ميكند، آسيابهاي آبي، برج زيباي چيل و به طور كلي بافت تاريخي روستا شايد نخستين چيزهايي باشند كه نظرتان را جلب ميكنند، اما اهالي اغلب ميدانند كه شما براي ديدن قدمگاه به روستايشان رفتهايد و به خوبي راهنماييتان ميكنند. با ورود به اين زيارتگاه، كتيبهاي را ميبينيد كه تاريخ 512 هجري قمري يعني زمان بناي بقعه را نشان ميدهد و با استناد به آن، قدمت آنجا به هزار سال پيش بازميگردد. در حاشيه اول اين سنگ، آيهاي از سورههاي مائده و شوري به خط كوفي نوشته شده، در حاشيه دوم با خط رقاع، عبارت صلوات، در حاشيه سوم آيه23 سوره احزاب به خط كوفي، در حاشيه چهارم جملات «لاالهالاالله محمدا رسولالله» به خط ثلث نوشته شده و در حاشيه پنجم جمله «عليا ولي الله» اضافه شده است و به همين منوال در حاشيههاي بعدي، آيات ديگري از قرآن كريم نقش شده كه اين حاشيههاي متعدد با خطوط زيبا اين كتيبه را به يكي از كتيبههاي منحصر به فرد دوره اسلامي مبدل كرده، تا آنجا كه سارقان چندي پيش آن را از زيارتگاه ربودند، اما خوشبختانه توسط ماموران دستگير و كتيبه به محل اصلي خود بازگردانده شد.
در بالاي محراب نيز كتيبهاي به خط زيباي كوفي نقش بسته كه مربوط به قرن هشتم هجري است و قسمتي از آيه 78 سوره آلعمران روي آن نقش بسته. وقتي نگاهتان را به سمت گنبد زيارتگاه سوق ميدهيد در بخش داخلي ساقه گنبد ميتوانيد قسمتي از سوره فتح را بخوانيد كه بر زمينه گچي نگاشته شده است.
اين زيارتگاه دومين قدمگاه معتبر براساس اسناد و شواهد تاريخي است كه به امام رضا(ع) نسبت داده ميشود و به دستور يكي از فرمانروايان آل كاكويه (ديلمي) به نام گرشاسب بن علي بن فرامرز ساخته شده است.
مقابر تورانپشت
تورانپشت روستاي ديگري است از توابع تفت كه در حاشيه جنوبي كوههاي شيركوه يزد واقع شده و روي مرتفعترين نقطه آن دو بقعه زيبا و بلند ديده ميشود كه معماري آنها شباهت زيادي به بناهاي دوره سلجوقي دارد. يكي از اين دو بقعه مربوط به شخصي است كه اهالي او را شيخ جنون مينامند و منظورشان جنيد بغدادي است. به اعتقاد آنان او كه از ياران امام جعفر صادق(ع) بود براي اين كه از ظلم بنيعباس در امان باشد بغداد را ترك كرد و راهي ايران شد و در روستاي تورانپشت، سكونت گزيد. مردم اين روستا همنشيني با اين شيخ بزرگ را موهبتي الهي ميدانستند و پس از مرگ برايش مقبرهاي بنا كردند كه زيارتگاهشان شد. برخي از پژوهشگران معتقدند كه اين مقبره مربوط به اميرِ تورانپشت است كه سال 543 هجري قمري فوت كرده است.
يكي از زيباييهاي اين آرامگاه، گنبدي است هشتضلعي و ساخته شده از سنگهاي ساده با سبك معماري عهد سلجوقي. وقتي اين گنبد را از داخل آرامگاه نگاه كنيد درون گنبد، كتيبههايي به رنگ آبي روي صفحه گچي ميبينيد كه سمت چپ در ورودي قرار گرفتهاند. كتيبههاي اين بنا بسيار زيبا و ارزشمند هستند به همين علت يكي از آنها سال 1315 به موزه ملي ايران منتقل شد.
در نزديكي مقبره جنيد بقعه ديگري بنا شده كه از نظر معماري و ساختار هشتضلعيشان بسيار به هم شبيه هستند. اين بنا را چهل دختران مينامند. تاريخ دقيق ساخت آن مشخص نيست، اما داستاني كه درباره آن نقل ميكنند جالب و شنيدني است. مردم تورانپشت ميگويند ساليان دور در روز سيزدهمنوروز كه همه اهالي مشغول جشن و شادي بودند، 40نفر از دختران روستا در حال گردش و بازي در اطراف دِه بودند كه گروهي از اشرار به آنها حمله ميكنند. دختران كه مجال فرار نداشتند و خود را درمانده ميبينند، يك صدا از حضرت ابوالفضل(ع) ياري ميخواهند. در همين هنگام سواري سبزپوش به ياريشان ميآيد و با شمشير خود زمين را ميشكافد تا دختران در آنجا پناه بگيرند. اين دختران هرگز به روستا بازنگشتند و اهالي بر اين باور بودند كه آنها با اين معجزه از شر ظالمان نجات يافتهاند. به همين علت به ياد آنها در جايي كه مدفون شده بودند و تكههايي از چادر و لباسهايشان باقي مانده بود بناي يادبودي ساختند كه زيارتگاه زنان روستا شد.
در قسمت شرقي روستاي تورانپشت دو آرامگاه ديگر نيز به نامهاي مقبره سيدگلسرخ و مقبره پيرمراد ساخته شده كه به گفته مردم روستا هر دو آنها از ياران و نزديكان امام حسين(ع) بودهاند. آنها از عزيمت لشكري از دشمنان آن امام كه قصد داشتند به كربلا بروند و در حال عبور از اين منطقه بودند جلوگيري ميكنند و در اين راه به شهادت ميرسند. اهميت اين مقابر براي اهالي روستا كمتر از قدمگاه امام رضا(ع) نيست.
دژ تورانپشت با دروازه سنگي
از مقابر و قدمگاه كه بگذريد به كوچههاي پيچدرپيچ و باريك روستا ميرسيد و در انتهاي يكي از همين كوچهها قلعهاي باشكوه از سنگ و خشت را خواهيد ديد كه روي تپهاي بلند خودنمايي ميكند. ميتوان گفت مهمترين دليلي كه گردشگران سراغ اين دژ ميروند دروازه سنگي آن است. اين دروازه كه از سنگِ يك تكه بزرگي ساخته شده پاشنه گرد عظيمي دارد كه براحتي نميتوان آن را حركت داد و چگونگي ساخت و نصب آن در زماني كه ابزار پيشرفته امروزي وجود نداشته، مايه شگفتي بازديدكنندگان است، اما دشواري باز و بسته كردن اين در و موقعيت آن روي يك تپه بلند آنجا را به محلي امن براي اهالي تبديل ميكرد كه هنگام هجوم دشمنان به راحتي در آنجا پناه ميگرفتند و ميتوانستند مدت زمان زيادي را در قلعه سپري كنند. داخل قلعه اتاقهاي كوچكي ساخته شده كه برخي از آنها محل نگهداري آذوقه، دام و... براي اقامت اهالي در نظر گرفته شدهاند. بناي اصلي دژ تورانپشت به قرنها پيش از اسلام بازميگردد، اما در دورههاي مختلف مورد استفاده قرار ميگرفته و امروزه نيز ميتواند در كنار ديگر آثار تاريخي تورانپشت و تفت، اين منطقه را به يكي از اصليترين قطبهاي گردشگري استان يزد مبدل كند.
قدمگاه امام رضاع در تورانپشت
اهالي روستاي توران پشت نيز مانند ديگر مردمان استان يزد ارادت خاصي به ائمه و معصومين بويژه امام هشتم شيعيان دارند. بيشتر كساني كه در تفت و توابع آن زندگي ميكنند متفقالقولاند كه امام رضا(ع) زماني كه در ايران بودند از يزد، بويژه منطقه تفت عبور كردهاند و به شهادت كساني كه ايشان را ديدهاند در همان محلي كه ايشان ديده شدهاند، قدمگاهي ساخته و آن را عزيز و محترم ميشمارند. از آن جمله ميتوان به قدمگاه تورانپشت اشاره كرد كه بنايي است شبيه به يك مسجد تاريخي و به روايت اهالي، به آن دليل ساخته شده است كه يكي از زنان روستا در اواخر قرن دوم هجري امام رضا(ع) را هنگام عزيمت به شهر توس در همين محلي كه زيارتگاه بنا شده است، به طور معجزهآسايي ملاقات ميكند و وقتي شرح اين ديدار را براي همولايتيهايش ميگويد همگي تصميم ميگيرند دور تا دور آنجا را كه متبرك شده بود ديوار بكشند و برايش بنايي مزين بسازند. اين زيارتگاه درست وسط روستا قرار دارد. در محراب اين قدمگاه سنگمرمر خوشتراشي نصب شده كه روي آن علاوه بر نقشهايي از درخت سرو و قنديلهاي آويخته، اين عبارت حك شده است: «وقف كرد حيدر عليشاه اصفهاني» در اطراف اين نقوش نام 12 امام به خط نسخ نگاشته شده و يكي از نمونههاي زيباي اين خط روي سنگ به شمار ميرود.
منبع: چمدان ضمیمه جام جم ۲۲/۹/۹۰ مطلب از: بانو سيميندخت گودرزي
محله کسنویه یزد از قدیمی ترین محله های تاریخی شهر یزد به شمار می رود، تا جاییکه برخی از کارشناسان حوزه میراث فرهنگی براین اعتقادند که اولین بنای خشت خام در محله کسنویه بنا گذاشته شده است.اما آنچکه در حال حاضر از ابنیه ها و آثار تاریخی در این محله قدیمی به چشم می آید آثاری است که از دوره صفویه باقی مانده ، ولی همین آثار هم این روزها نیازمند دلسوزانه متولیان و مرمت مناسب است که متاسفانه در کثرت آثار تاریخی شهر یزد مغفول مانده اند.

تصویر تزئبنی می باشد
حسینیه کسنویه مربوط به دوره صفویه که باشماره ثبت۱۹۸۸۹ بهعنوان یکی از آثارملی به ثبت رسیده در درون خود آب انباری دل انگیز با اوج شکوه معماری دوره صفویه را در درون خود جای داده که این روز ها علرغم قول مساعد مسئولین میراث فرهنگی برای مرمت، روزهای سختی از ناخوشی روز گار را سپری می کند، به طوریکه این اثر تاریخی که به شماره 15077به ثبت ملی رسیده در یک قدمی تخریب است.
لذا ازآنجایی که این آب انبار نه تنها نقش بسیار مهمی درذخیره آب و بهره برداری ازآب خنک داشته ، سمبل آب و شهر و آبادی محله به حساب می آید، برای همین لازم و ضروری است تاهرچه سریعترنسبت به مرمت قسمت های آسیب دیده اقدام گردد.
مالکیت این بنا وقفی است وبا مصالح آجر و خشت و سنگ و ملاط گل و گچ و ساروج ساخته شده و دارای عناصر تزئینی به صورت آجرکاری درنماهای ورودی و گنبد می باشد . ورودی بنا در ضلع شرقی حسینیه کسنویه واقع گردیده و دارای ایوانی است که سقف آن ضربی باقوسی جناغی است .
گنبد آب انبار هم دارای تزئیناتی باآجر فرش می باشد که به صورت جناغی شکل اجراشده است.از این آب انبار قبلا برای ذخیره آب مصرفی عابران خصوصاً کشاورزان استفاده می شده است ولی هم اکنون بلااستفاده می باشد .
یکی از فعالان حوزه میراث فرهنگی در محله کسنویه در مورد این آب انبار می گوید:مسولان میراث فرهنگی سال گذشته قول مساعد داده بودند که آب انبار تاریخی کسنویه را مرمت نمایند ، اما علرغم وعده های داده شده تاکنون مساعدت لازمی برای مرمت این آب انبار صورت نگرفته است.
ناصر دهقان بنادکی اظهار می دارد:چند وقت پیش میراث فرهنگی به متولیان آب انبار اعلام کردند که اگر تخلیه مخزن و جمع آوری سقف الحاقی با نظارت میراث فرهنگی صورت پذیرد، این سازمان نسبت به مرمت اقدام می کند.
وی با اشاره به اینکه بعد از اقداماتی که میراث از ما خواسته بود ، مرمت کاران این سازمان اقدام مناسبی را برای مرمت انجام ندادند ادامه می دهد : تنها اقدامی که میراث فرهنگی برای مرمت انجام داد قسمت نوری آب انبار پرکردند.
امین موقوفه حسینیه کسنویه می افزاید:قسمت نوری این آب انبار یکی از جاذبه های منحصر بفرد آن بود که متاسفانه با مرمت نامناسب پر شده است.
دهقان می گوید: با توجه به ارزش تاریخی آب انبار کسنویه اهالی محل و به خصوص دوستداران میراث فرهنگی انتظار دارند که مسولین میراث فرهنگی با مرمت مناسب آب انبار و به خصوص نماسازی مخزن به صورت وضع اولیه به نگرانی هایی که در این خصوص وجود دارد پایان دهد.
در استان یزد بیش از 400 آب انبار وجود دارد که 100 مورد آن در شهر یزد دیده شده که اغلب موقوفه و اصول حاکم بر طراحی آن تقریبا یکی است.
گفتنی است آب انبارها علاوه بر ارزش تاريخي و معماري داراي هويت تاريخي بوده و براي مردم يزد خاطره انگيز هستند
گزارش از: امیر ترقی نزاد
ریاست محترم شورای اسلامی شهر یزد جناب آقای مطهریان
با سلام و احترام
ضمن آرزوی بهروزی و شادکامی برای شما و همکاران محترم نظر به خدمات بی شائبه که مرحوم ایرج افشار به شهر یزد و کشور عزیزمان انجام داده و در ذیل بخشی از آن درج شده است، با توجه به پیشنهاد ارزشمند پژوهشگر و نويسنده محترم ديارمان آقاي حسين مسرت لطفاً جهت ارج گذاری به خدمات ایشان موضوع نامگذاری یکی از خیابانها و میدان ها بزرگ یزد مورد توجه و اهتمام قرار گیرد، قطعا نام گذاري خيابان يا ميدان بزرگي به نام ايرج افشار در شهر يزد یادگار ارزنده شوراي اسلامی شهر یزد و شهرداري يزد خواهد بود.
با سپاس – علیرضا صادقی
مدير عامل انجمن دوستداران و حافظان خشت خام
رونوشت: شهردار محترم یزد
گزارش خدمات استاد ایرج افشار به استان یزد
نام زنده یاد ایرج افشار در مجامع علمی ، فرهنگی و تاریخی جهان ، قرین با نام جاودان ایران است. وی با تصحیح ، گرد آوری ونگارش حدود350 کتاب و چند صد مقاله ، بیشترین نقش را در رشد فرهنگ ، ادب و تاریخ ایران برعهده داشت. او در نزد اهل علم و فرهنگ دنیا با عنوان : کتابشناس ، ایران شناس ، و یزد شناس شهره است.

استاد ایرج افشار، فرزند دکتر محمود افشار یزدی است ( وی موقوفاتی در یزد و طزرجان دارد). ایرج افشاردر سال 1304ش در خانواده ای به دنیا آمد که پدر ومادر وی هردو یزدی بودند و بعدها خود نیز همسری یزدی گرفت .وی با تصحیح و چاپ کتاب های خطّی ، تاریخی و جغرافیایی و ادبی یزد ، بزرگترین گام ها را در راه شناخت تاریخ استان یزد برای مردم ایران و جهان برداشت که اگر این همّت والای او نبود ، هیچ کس از تاریخ کهن یزد از آغاز تا عصر قاجار آگاه نمی شد.
از انبوه کتاب ها و پژوهش های او که چون بیرون از موضوع بحث است ، در می گذریم وتنها به آثاری که در بارۀ یزد به همّت وی تصحیح ، گردآوری ، نگارش و چاپ شده ، بسنده می شود .این آثار به ترتیب زیر است :
1- تاریخ جدید یزد 2- تاریخ یزد3- جامع الخیرات 4- جامع جعفری 5- جامع مفیدی (3جلد)6- دیوان وحشی بافقی7- سعادت نامه 8- فرّخ نامه 9- مختصر مفید 10- منشآت شرف الدین علی یزدی 11- منظومات شرف الدین علی یزدی12- واژه نامۀ یزدی 13- یادگارهای یزد( 3جلد) 14- یزد در اسناد امین الضرب 15- یزدنامه (2جلد)
این تخریب در ضلع جنوبی بافت تاریخی و سمت شرقی دروازه بازارنو صورت گرفته است . اردکان در گذشته در میان حصار باروی مستحکمی محافظت شده وعلاوه بر ان دارای خندقی نیز بوده است که در موارد بروز خطر و حمله دزدان و مهاجمین ان را پر از آب میکردند هنوز هم آثاری از حصار و خندق در اطراف این کهن بافت وجود دارد . دوازده دروازه قدیم نیز دسترسی اهالی به داخل و خارج شهر قدیم است که چندتا یی از انها با تعدادی از برجهای متعدد حصار مزبور بازسازی شده اند .

از معدود عکسهای تاریخی که در قرن نوزدهم میلادی توسط گردشگران از دروازه و حصار اردکان به یادگار مانده و در کتب مختلف منتشر گردیده است این قسمت از دیوار و دروازه بازار نو را نشان میدهد گرچه از چند سال پیش بر روی خندق قدیمی شهرساختمانهای تجاری احداث گردید ه است اما از جبهه دید دیگریعنی از داخل محله قدیم بازار نو (کوچه نو) آثاری از دیواره وبرجهایی که در چندسال اخیر بازسازی و احیا شده اند کاملا هویداست ......
علیرغم ثبت این بافت تاریخی و محدوده داخل حصار آن در فهرست آثار ملی متاسفانه هر از چندی شاهد اینگونه تخریب های زنجیره ای هستیم معلوم نیست با این سرعت تخریب تا چندسال آینده چیزی برای فرزندان این خطه باقی خواهد ماند .قابل توجه میراث دوستان و دست اندرکاران دولتی مربوطه ....!
براستی مقصراین نابسامانیها و تخریبها کیست؟
عکسها :مینا گودرزی- آذر ۱۳۹۰

یزد را می توان شهر تصاویر عاشورایی نامید . تصاویری از هنر مردمانی که در رگ ، رگ حیاتشان عشق و عاطفه و ایمان جاری است .

در گوشه گوشه این شهر ، تصاویر عاشورایی به عیان رخ می نماید ، محرّم یزد که دیگر عاشورای مجسّم است ، دسته ها ، علم ها ، نخل ها و هیئت ها و مردمان ، همه عاشورایی اند . سیه پوش و سوگوار چون شام غریبان فرزندان حسین .
در جای جای این شهر ، نمادهای عاشورایی دیده می شوند . سقّاخانه ای که به یاد سقّای لب تشنگان ، ابوالفضل العبّاس سیه پوش است . هر جرعه ی آبی که نوشیده می شود ، بر شمرو یزید ، این ستمگران روز عاشورا لعنتی فرستاده می شود .
آب انبارها یادگاری است از لب تشنگی سرور آزادگان در صحرایی که آب نبود ، در بیت ، بیت اشعار کتابه های آب انبار، یاد عاشورا موج می زند .
یزد ، شهر حسینیّه هاست ، حسینیّه یعنی یاد حسین ، حسینیّه یعنی : عشق حسین ، حسینیّه : یعنی زنده است حسین .
یزد ما کوی و کوچه و برزن و میدان امام حسین دارد ؛ یزد ما مسجد و دبستان و دبیرستان ، مجتمع و بیمارستان امام حسین دارد . حتّی خانه ی امام حسین ، و صدها عزاخانه ی حسین ، یعنی : عشق است حسین .
حسین، نام همه ی یزدیان عاشق است . حسین ، نام آبادیهایی است . که به او عشق می ورزند و« حسین آباد» هستند . حسین، نام نقش بسته بر تمامی بناها و ساختمانهای یزد است ، اصلاً ، حسین ، نام یزد است .
منبع: کاریز یزد (وبلاگ آقای حسین مسرت)
با حضور آقای رضا سخندان اهدا کننده خانه فرخی یزدی به اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری در شهر یزد و تشکیل دو جلسه در کتابخانه وزیری یزد و دفتر مدیرکل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری یزد رسماَ پیگیری تاسیس خانه و مرکز ادبی فرهنگی فرخی یزدی مورد تاکید و پپگیری قرار گرفت.

در این جلسه ها ضمن تقدیر و تشکر از آقای سخندان بواسطه اقدام ارزشمندشان مبنی بر اهدا خانه فرخی و اهتمام و تلاش ایشان جهت حفظ و احیاء مجدد این بنای ارزشمند تاریخی بر احیا و بازسازی هر چی سریعتر آن توسط اداره کل و میراث فرهنگی – صنایع دستی و گردشگری استان یزد و بهره برداری فرهنگی – ادبی و آموزشی از این یادگار ماندگار یکی از مفاخر به نام یزد تاکید شد .
اعضای هیئت امنا خانه و مرکز ادبی فرخی یزدی با حضور آقایان: رضا سخندان- حسین مسرت- عبدالعظیم پویا- بهرام رضائی (مدیرکل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری یزد)- علیرضا صادقی و سید محسن حاجی سعید با تشکیل جلسه ابتدائی در محل کتابخانه وزیری و دومین جلسه رسمی در محل دفتر مدیر کل میراث فرهنگی استان یزد فعالیت رسمی هیئت امنا و پیگیری سریع راه اندازی خانه و مرکز فرهنگی ادبی فرخی یزدی را اعلام و تاکید نمودند.
هیئت امناء مرکز فرهنگی ادبی فرخی یزدی آمادگی دریافت نقطه نظرها پیشنهادها صاحبنظران – دوستداران و علاقمندان فرخی یزدی را دارد .
معماری دست کند از جمله گونه های معماری است که در دو دهۀ اخیر توجه مجامع حرفه ای و علمی جهانی را به خود مشغول کرده است، این نوع از معماری که در دهه های 70 میلادی بی اهمیت و غیر قابل قبول تلقی می نمود، در سالهای اخیر به عنوان هنر خلاقانۀ بشر در به آشتی رسیدن با طبیعت مطرح شده و در سرا سر جهان مورد عنایت قرار گرفته است.
در ایران نیز این نوع از معماری کم کم جایگاه و اعتبار خود را بازمی یابد. اگر زمانی سایت هایی همچون میمند برای بسیاری نا شناخته بودند اکنون شاهد رقابت آنها با سایر سایت های تاریخی در جهت ثبت جهانی می با شیم.
کشور پهناور ایران با پیشینه ی ارزشمند خود و بویژه به دلیل ویژگی های اقلیمی وجغرافیایی متنوع آن، یکی از کشور های دارای آثار دست کند در انواع گونه ها بوده که جا دارد به نحو شایسته در شناسایی و معرفی آنها تلاش گردد. همچنین شناخت و بهره برداری از تجربیات سایر کشور ها در جهت حفاظت این آثار ارزشمند می تواند بسیار مفید تلقی گردد.
با برگزاری همایش بین المللی معماری دست کند که در نوع خود همایشی تخصصی و بدیع می باشد می توان در دستیابی به اهداف فوق کمک شایانی نمود. با توجه به آنکه در جهان در دهه اخیرهیچ گونه سمینار مشابهی در سطح بین المللی تحت این موضوع برگزار نگردیده است، این همایش که برای اولین بار در ایران مطرح می شود ، موجب معرفی هر چه بهتر ایران و آثار آن در سطح جهانی خواهدگردید. همچنین برگزاری چنین همایشی در آستانه ی بررسی پرونده ی ثبت جهانی میمند تأکیدی بر ارزش های بی نظیر این منظر فرهنگی خواهد بود، ضمن این که با تبادل تجربیات داخلی و خارجی می توان هر چه بهتر در تحقق اهداف و برنامه های حفاظتی آتی این سایت گام برداشت.
بزرگنمایی بروشور اولین همایش معماری دست کند(pdf)
پوستر اولین همایش معماری دست کند
محورهای همایش
■دیدگاه ها، تعاریف و اصطلاحات
■ریخت شناسی و انواع گونه های معماری دستکند و نوع کاربرد
■باورها، اعتقادات و فرهنگ شفاهی در معماری دستکند
■مجموعه های دستکند
■زیبایی شناسی در معماری دستکند
■بررسی سازمان فضایی بررسی سیر تحول معماری دستکند در تاریخ معماری و شهرسازی ایران
■شیوه های مستندسازی، آسیب شناسی و طراحی در معماری دستکند
■شیوه های حفاظت، مرمت، احیاء و نحوه مداخلات
■شیوه های نوین استفاده از معماری دستکند در معماری معاصر
روستای کندوان، آذربایجان شرقی قنات محمد آباد یزد

معبد مهر شهرستان مراغه قنات(کاریز)جزیره کیش
مسئولین اجرا
رئیس کمیته برگزار کننده
دکتر محمد رضا بذرگر: سرپرست پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری
دبیر کمیته برگزار کننده
مهندس مسعود علویان صدر: معاون میراث فرهنگی سازمان و سرپرست پژوهشکده میراث فرهنگی
دبیر علمی
دکتر مهناز اشرفی
دبیر اجرایی
هادی ایرانمنش
• اعضای کمیته علمی(به ترتیب حروف الفبا)
- دکتر محمد ایرانمنش
- مهندس فرزین ایزدپناه
- مهندس محمد رضا حائری
- دکتر غلامرضا حقیقت نائینی
- دکتر شهریار عدل
- مهندس مسعود علویان صدر
- دکتر فردانش
- مهندس امین کیوانلو
- دکتر احمد میرزا کوچک خوشنویس
- آقای میر شکرایی
- دکتر ناصر نوروز زاده چگینی
زمان برگزاری: نیمه اول اردیبهشت ماه سال 1391
مکان برگزاری: استان کرمان
نشانی دبیرخانه: تهران- میدان ارگ- کاخ گلستان- دفتر معاونت میراث فرهنگی- طبقه همکف
تلفن تماس:33953003-021
دورنگار: 33953004-021
آدرس الکترونیکی دبیرخانه همایش: info.troglodyticarchitecture@gmail.com
نحوه شركت در همايش
به منظور شركت در همايش ضروري است فرم ثبت نام به همراه فیش بانکی حداكثر تا تاريخ 30/9/90 از طریق ایمیل به دبيرخانه همايش ارسال گردد.
هزينه هاي ثبت نام
نویسندگان مقاله با تصويب کمیته علمي: رايگان
دانشجویان با ارائه معرفی نامه از دانشگاه : 800000 ریال
شركت كننده آزاد: 1600000 ريال
شماره حساب: 2172629002004 - بانک ملی- نزد شعبه حج و زیارت (کد 304)
آخرین مهلت ارسال خلاصه مقالات: 30/9/90
آخرین مهلت ارسال اصل مقالات: 30/11/90
مشارکت کنندگان





![]()
3 سالي هست كه به پيشنهاد يكي از دلسوزان فرهنگي استان يزد (آقاي حسين مسرت) خانه فرخي يزدي توسط آقاي رضا سخندان با هدف حفظ و تبديل به موزه و مركز فرهنگي ادبي فرخي يزدي به نام اداره كل ميراث- صنايع دستي و گردشگري استان يزد شده است.
در زمانه اي قرار داريم كه ميراث فرهنگي كه بايد نماد فرهنگ و فرهنگ باوري باشد به حاشيه و بيراهه برده شده و شبه مديراني نامتعارف اقدام كارشناسان و معاون هنوز در قيد حيات خود را در اداره كل و كارشناسان معاونت حفظ واحيا ميراث فرهنگي كشور زير سوال مي برند و بناي ثبت ملي و تخريب شده (خانه شمس در ابركوه) را فاقد ارزش مي دانند و فرهنگ و ميراث قرباني سياست مي شود و مردم ناآگاه پنداشته مي شوند و در مصاحبه ها به در و ديوار خود را براي توجيه و تائيد و حمايت از تخريب و مخرب مي زنند.
آيا واژه ها و مفاهيمي مثل سپاسگزاري از مرداني كه جهت حفظ و احيا بناي خود را از روزي اعتماد به نام دولت مي كنند، مديران و اداره هاي ما آشنا هستند ؟!
فرخي يزدي شاعر نامدار شهركويري يزد براي مديران مامور از شمال در يزد شناخته شده هستند يا بايد بيوگرافي منتشر سازيم؟! يا افسوس فقر مطالعه و آگاهي بايد خورده شود؟!.
خانه فرخي يزدي شاعر نامدار يزدي مي تواند با كمي ذوق - سليقه - هنر و علاقه مندي اونهم بصورت غير دولتي با پشتيباني سخت افرازي دولتمردان مي تواند مركزي جهت شناخت نامداران ادب و فرهنگي پارسي شود.
مكاتبه ها و پيگيري هاي انجمن دوستداران و حافظان خشت خام از اداره كل ميراث فرهنگي – صنايع دستي و گردشگري استان يزد جهت حمايت و همكاري جهت راه اندازي موزه و مركز فرهنگي ادبي فرخي يزدي تاكنون منجر به نتيجه نشده و اين اداره كل علي رغم حمايت صرفاً لفظي و پيشنهاد مكتوب آن اداره كل هيچگونه اقدام اجرائي و مناسب حمايتي در اين خصوص نداشته است!.
به ياد داشته باشيم ميراث فرهنگي حفظ و انتقال باورهاي ماندگار ديارمان است و مردمان شهر يزد تشنه وجود ايجاد و توسعه مراكز فرهنگي و ادبي به نام ماندگار مفاخر و انديشمندان ديارشان هستند و مردم هزاره كنوني دوستدار برگشت به هويت و اصالت هاي تاريخي و فرهنگي خود مي باشند٬ لطفاً فرهنگ و ميراث را سياسي نكنيد و به جاي شعار كمي فكر كنيد.
عليرضا صادقي – فعال و دوستدار ميراث فرهنگي
چهارشنبه گذشته تعدادی از افراد سودجو با تخریب کتیبه سردر کاروانسرای قلعه خرگوشی اردکان که به خط خطاط مشهور عصر صفوی استاد علی رضا عباسی است، صدمه ای دیگر بر پیکر صد چاک میراث فرهنگی وارد کردند. بر اساس پیگیری های به عمل آمده تعدادی از سودجویان عصر چهارشنبه دوم آذرماه با استفاده از موقعیت قرارگیری کاروانسرا و دورافتاده بودن آن، طمع برداشتن و فروش کتیبه طویل این بنا را داشتند که طی آن تعداد 5 قطعه از قطعات میانی این کتیبه 15 قطعه ای را از جای کنده و به دیواره اطراف آن نیز آسیب وارد نمودند.
این کتیبه، روی پانزده قطعه سنگ یشم سبز رنگ به طول هشت متر و عرض شصت سانتی متر و در سه ضلع مدخل نصب شده است و عبارت منقور بر آن بدین شرح است : « امر فرمودند بانشاء این رباط بندگان نواب کامیاب کلب آستانه حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام عباس الحسینی الموسوی الصفوی بهادر خان خلد الله ملکه ، و ثواب آن به روح جد بزرگوار خود پادشاه غفران پناه فردوس بارگاه شاه طهماسب انار الله برهانه هبه فرمودند . کتبه علی رضا عباسی ،1023 . »
خوشبختانه این بار از روی اتفاق و خوش شانسی گشت محیط زیست نسبت به این افراد مشکوک شده و با همکاری نیروی انتظامی، این افراد در همان شب دستگیر و پنج قطعه کنده شده کتیبه نیز ضبط می گردد. گفته می شود هم اکنون این قطعات در اختیار سازمان میراث فرهنگی یزد قرار گرفته است. اما در میان چند نکته قابل تامل است:
- کاروانسرای خرگوشی همچون نگینی در میانه بیابان بین اصفهان و یزد (شهرهای ورزنه، عقدا و ندوشن) قرار گرفته و به واسطه دوری از مناطق مسکون روز به روز بر میزان تخریب آن افزوده می شود و اگر به همین روند پیش رود مسلماً از این بنای باشکوه صفوی جز نامی در میان کتابها چیزی باقی نخواهد ماند؛
-کارشناسان میراث فرهنگی هزینه مرمت این بنا را چیزی بالغ بر چند صد میلیون تومان برآورد می کنند که این مبلغ از بودجه میراث فرهنگی شهرستان اردکان فراتر بوده و عملاً سازمان میراث فرهنگی بازسازی و احیاء این بنا را منوط به مشارکت بخش خصوصی می داند که با توجه به موقعیت قرار گیری این بنا تا کنون سرمایه گذاران بخش خصوصی رغبتی نشان نداده اند؛
- در این مسیر چند بنای منحصر بفرد دیگری نیز وجود دارد که کاروانسرای یغمیش با قدمتی نزدیک به 800 سال از شاخص ترین آنها ست که حال روزی بهتر از خرگوشی ندارند؛
- شهرستان اردکان با وسعت بیش از 24 هزار کیلومتر مربع و داشتن 3 شهر و صدها روستای تاریخی و داشتن بیش از 230 بنای ثبت شده در فهرست آثار ملی تنها دارای نمایندگی میراث فرهنگی است که تعداد کارمندان آن به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد و عملاً این سازمان برای حفاظت از این تعداد بنای تاریخی در این پهنه گسترده با کمبود شدید منابع مالی، نیروی انسانی و تجهیزات روبروست؛ پیگیری های مکرر به عمل آمده در خصوص اعطای نمایندگی میراث فرهنگی به بخش های تاریخی عقدا و خرانق تا کنون نتیجه ای در برنداشته است؛
- چند سال پیش و در پی بیم از ربوده شدن کتیبه کوچکتر این کاروانسرا، کتیبه مزبور به موزه مردم شناسی اردکان منتقل شد و پس از ربوده شدن چند کتیبه دیگر، میراث فرهنگی اردکان بسیاری از کتیبه های شهرستان را جمع آوری نمود تا پس از ساخت نمونه مولاژ آن، اصل کتیبه در اختیار موزه مردم شناسی اردکان قرار گیرد. ضروری است حال که امکان حفاظت از کتیبه ها در محل فراهم نیست، برای جلوگیری از تخریب و سرقت آن بقیه این کتیبه گرانقدر جمع آوری و همراه با قطعات ضبط شده که هم اکنون در یزد نگهداری می شود، به اردکان منتقل شده و در موزه مردمشناسی اردکان برای استفاده عموم نگهداری شود؛
- این بار لطف خدا همراه بود از خوش اقبالی گشت محیط زیست در آن محدوده بوده و با اقدام به موقع خود از به بار آمدن حسرتی دیگر جلوگیری نمود، اما همیشه این خوش شانسی همراهمان نخواهد بود، مسولان محترم تا دیر نشده فکری اساسی بردارید...
اما درباره کاروانسرای قلعه خرگوشی:
يكي از مهمترين ره هاي تجاري و ارتباطي در منطقه اردكان از دير باز راه هاي ارتباطي با مناطق شمالي از جمله شهر هاي هم جواري چون نايين و اصفهان مي باشد. در قديم از اردكان كه به راه می افتاديد به سمت شمال از روستا هاي احمد آباد و ترك آباد و سرو عليا و ارجنان كه گذر مي كرديد به روستاي زيبا و پرجاذبه عقدا با تمام راز و رمزش مي رسيدید. شما اكنون يك منزل را پشت سر گذارده و شب به اوايل خود نزديك شده. يك منزل در واقع چهار فرسخ يعني 32 كيلو متر مي باشد اين مسيري است كه انسان در طي حدودي 12 ساعت با پاي پياده مي تواند طي كرد. اين قاعده باعث ساخت كاروانسراهاي ايران و شايد تمامي جهان شده است. شما از كاروانسراي ابوالقاسم رشتي عقدا كه عبور كنيد براي رسيدن به كاروانسراي خرگوشي چهار منزل در راه داريد و براي رسيدن به ورزنه شش منزل ديگر. بعد از عقدا به ترتيب بايد از كاروانسراها و رباط هاي نارستان ، خليل آباد، شورآب، يغميش عبور كنيد تا به ميان دشتي باز و سنگلاخي به نام خرگوشي مي رسيد و در ميان آن در كنار راهي مالرو رباطي عجيب و زيباي خرگوشي برسيد و بعد از آن رباط هاي زيباي نه گنبد و در آخر ورزنه.
رباط خرگوشي با پايه هاي سنگي و بدنه سازي آجري يادگاري از دوران صفويه بوده و یکی از زیباترین 999 کاروانسرایی است كه به دستور شاه عباس صفوي ساخته شده است. رباطي كه يادگاري از علي رضا عباسي خطاط معروف دربار صفوي را بر سردر خود نگاه داشته است كه بر پانزده قطعه سنگ يشم به عرض شصت و طول هشت متر نوشته شده و متن كتيبه به اين شرح مي باشد: « امر فرمودند بانشاء اين رباط بندگان نواب كاميان كلب آستانه حضرت امير المؤمنين علي بي ابي طالب (ع) عباس الموسوي الصفوي بهادرخان خلد الله ملكه، و ثواب آن به روح جد بزرگوار خود پادشاه غفران پناه فردوس بارگاه شاه صهماسب انارالله برهانه هبه فرمودند ،كتبه عليرضا العباسي ، 1023 ». نگيني ارزشمند كه به دليل تغيير مسير راه اصفهان به يزد ساليان درازی است كه متروك و بي رونق مانده و به شترگاه ساربان منطقه تبديل شده و اين خود باعث تخريب سريعتر اين بناي ارزشمند شده است.
اين بنا كه در حوزه استحفاظي اردكان قرار دارد تا سال 1386 در فهرست آثار ملي ندوشن ثبت گرديده بود كه با تلاش نمايندگي ميراث فرهنگي اردكان به فهرست آثار اين شهرستان منتقل گرديد.
اين رباط چهار ايواني بوده و در اضلاع شرق و غرب خود هفت طاق پوش دارد كه مركز ايوان و در هر سوي ايوان سه اتاق ديگر مي باشد. در اضلاع شمالي و جنوبي هفت طاق نما دارد كه كه در مركز ايوان ها و در طاق نماي هاي انتهايي به طويله هاي پشت اتاق ها راه مي يابد.
ايوان ضلع جنوبي داراي محراب بوده و اين نكته اي است كه قابل اهميت مي باشد. تا ارتفاع دو متري و تا پاي طاق قوس ها و سقف ها بنا از سنگ لاشه منطقه ساخته شده و ارتفاع بالا با آجر مي توان دليلش دوري را كوره هاي آجر پزي به بنا باشد و نيز سيل هاي احتمالي كه از منطقه مي گذشته. از اثار نفيس ديگر بنا بايد به دو قطعه سنگ سياه رنگ اشاره كرد كه در ديوار ورودي رباط نصب گرديده بود كه يكي از آنها در سالهاي پيش روبوده شده و ديگري در موزه اردكان نگهداري مي شود.متن اين سنگ كه تاريخ ساخت بنا را اشاره دارد بدين شرح مي باشد«هوالله سبحانه،به سعي العبد الملك المعبود الا له اسد الله بن حسن خانه خواه،سنه 1023» .
اين رباط را ازسوي مي توان به كارباط يا خان هم ناميد وجود پنج برج نما در هر ضلع و حفره هاي تير انداز در بالاي ديوار ها خود يكي از اين دلايل است كه اين رباط علاوه بر كاربري خدماتي كاربري نظامي هم داشته است. يكي ديگر از دلايل وجود شاه نشين بر سر درب ورودي مي باشد كه هم محل اقامت بزرگان بوده و هم در زمان نبود كارواني در كارباط محل اقامت كاروان دار و كساني كه از بنا محافظت مي كردند.
اكنون بعد از گذشت 408 سال از ساخت اين بناي ارزشمند نشانه هاي تخريب ، مشاهده مي شود و بي توجه اي به با ارزش ترين مجموعه خدماتي اردكان و شايد هم مي توان گفت استان يزد چهره مريض و در خطري را به آن داده است. بنايي كه با مساحت 6400 متر مربعي فضاي عجيبي را در ميان بيابان ساخته است. وجود حيوانات و ريخت شدن فضولات آنها در پاي ديوار هاي بنا باعث تركيب شدن آمونياك موجود با باران شده و به همراه آهك ساخت بنا باعث از هم پاشيدگي ملات بنا شده و اين يعني ريزش و سستي تدريجي و نرم ديوار ها.به علاوه گياهان خودرو در ديوار ها باعث نفوذ و فشار به بخش هاي فوقاني شده اند.
منبع: وبلاگ انجمن چارسوق كوير اردكان http://yonan-koochak.blogfa.com/post-393.aspx

قديمي ترين قسمت بناي مسجد جامع كبير يزد با بي اعتنايي هيئت امناي مسجد جامع كبير يزد و بي تفاوتي سازمان ميراث فرهنگي در آستانه نابودي و تخريب قرار دارد.
قسمت مورد نظر متعلق به قرن ششم هجري است و در انتهاي بخش بهاره ، پاييزه قرار گرفته محلی جهت انبار و زباله ها شده است
امیدواریم مسئولین دستگاه های نظارتی در استان با و سواس ویژه موضوع را بررسی نمایندکه در آینده شاهد توجیه مدیرکل میراث استان مبنی بر بی ارزش بودن آن بنا نشویم .
گفتني است اين بنا جز يكي از نامزدهاي ثبت جهاني يونسكو است .
منبع:سيد احمد سيد علي زاده خبرنگار يزدفردا http://yazdfarda.com/news/41925.html