در اكثر نقاط ايران ماه‌هاي دي و بهمن را به نام چله بزرگ و چله كوچك نام‌گذاري مي‌كنند، چله بزرگ از شب اول زمستان به مدت چهل شبانه‌روز و چله كوچك از دهم بهمن ماه به مدت بيست شبانه‌روز است. اين تقسيم‌بندي ميان كشاورزان، دامداران، خوش‌نشينان و ساير قشرهاي مختلف مردم رايج و مرسوم است و گاه‌شمار سال محسوب مي‌شود.

اولين شب زمستان كه با چله بزرگ شروع مي‌شود، به نام شب «چله čelle» يا همان يلدا yaldâ معروف است، زنان، دختران، مردان و جوانان از چند روز مانده به اين روز خود را آماده مي‌كنند تا مراسمي در خور توجه برگزار كنند، زيرا بر اين باور و عقيده‌اند كه در طولاني‌ترين شب سال بايستي از نيمه شب بيدار بود و نيز بايد از خوراكي‌هاي سرد و گرم استفاده كرد. از طرفي بر اين باورند در اين شب لحظه‌اي كه زمان دقيق آن معلوم نيست، تمام موجودات روي زمين به صورت سكون در مي‌آيند و در برابر پروردگار آفرينش سرتعظيم و سجود به جا مي‌آورند. اكثر ايرانيان بخصوص نواحي مركزي ايران، خراسان، كرمان، يزد، كاشان، اراك و... بر اين باورند اگر در اين لحظه سكون انسان آرزوي بكند حتماً برآورده خواهد شد.

در جاي جاي ايران زمين هر كس به فراخور حال خود و نيز به سبب محيط جغرافياي و كشت و زرع و باغداري خود مبادرت به تهيه تنقلات و خوردني‌هاي مختلف مي‌كنند. سعي مي‌كنند فقط از توليدات خود بهره‌ جويند اما در اين بين چند ميوه خاص و ويژه اين شب است كه در همه جاي ايران مرسوم است و آن هندوانه و انار است. پختن غذاهاي محلي نيز در مناطق مختلف ايران رايج و مرسوم است. آبگوشت در مركز ايران، ماهي‌پلو در شمال و جنوب ايران و غذاهاي مختلف در ديگر نواحي ايران طبخ و ميل مي‌شود.

مراسم و آيين‌هاي مختلف ديگري هم در مناطق مختلف ايران برگزار مي‌شود كه بعضيً خاص شب چله است و موارد زير از آن جمله است.

شب‌چله‌گي عروس
مي‌توان گفت در اكثر مناطق ايران براي نوعروسان و نيز دختراني كه هنوز عروسي نكرده‌اند ولي نامزد دارند، «شب چلگي» را از طرف خانواده داماد مي‌برند.

شب چله‌گي به فراخور و استطاعت مالي داماد تهيه مي‌گردد. تكه‌هاي پارچه رنگي، روغن گوسفندي، آرد، گوشت، هندوانه، انار، تنقلات و در حال حاضر نيز تكه‌ي طلا جز شب چله‌گي عروس است. ساعاتي قبل از شب چله توسط خواهر و برادر داماد و در مواردي اقوام نزديك داخل مجمعه مسين چيده مي‌شود و به خانه عروس مي‌برند. در بعضي نقاط ايران هنگام بردن شب چلگي عروس، تعدادي از اقوام داماد حضور پيدا مي‌كنند و يك نفر پيشاپيش فانوسي روشن به دست مي‌گيرد و روانه‌خانه عروس مي‌شوند.

در گذشته بعضي از افراد متمول يك رأس گوسفند، يك بار هيزم، و نيز تعدادي طبق‌هاي مختلف ميوه براي نوعروس خود مي‌برند. افرادي كه شب چلگي را براي نوعروسان مي‌برند از مادر عروس هدايايي همانند جوراب پشمي، دستمال ابريشمي و در مواردي چند عدد تخم‌مرغ به عنوان انعام دريافت مي‌كردند، شب چلگي عروس هم اكنون نيز در اكثر مناطق شهري و روستايي ايران رايج است.


قاشق‌زني

در بعضي نواحي مازندران و خراسان شب چله جوانان گرد هم مي‌آيند و هريك چادري بر سر انداخته و بصورت گروهي يا انفرادي به در خانه‌ها مي‌روند. آنها كاسه‌اي به همراه قاشق در دست دارند، با قاشق به در خانه يا كاسه مي‌كوبند تا به اين طريق صاحب خانه را از نيت خود آگاه نمايند، صاحب‌خانه كه از موضوع مطلع است سعي مي‌كند با نيت برآوردن آرزو، حاجتش، تخم‌مرغ، شيريني، تنقلات و گاهيً سكه‌اي پول بداخل كاسه آن فرد بيندازند. اين مراسم با شادي و شعف فراوان تا چند سالي پيش در بعضي نواحي روستايي خراسان و مازندران مرسوم بود و عيناً در شب عيد نوروز و نيز برگزار مي‌شد. مراسم قاشق‌زني طي چند سال اخير در بعضي نواحي روستايي خراسان برگزار مي‌شود.
شال انداختن، يكي ديگر از مراسم‌هاي ويژه شب چله در بعضي نواحي ايران، خراسان، فارس، مركزي، همدان و... شال‌انداختن است.


شال‌انداختن
توسط جوانان و بخصوص جواناني كه نامزد دارند صورت مي‌گيرد. چهارگوشه شالي را به همديگر گره مي‌زنند سپس آن را به يك سر طناب مي‌بندند، طناب را از سوراخ تعبيه هواي مساكن و يا صحن و ايوان و پنجره اتاق آويزان مي‌كنند و به نحوي صاحب‌خانه را مطلع مي‌كنند همانند با كوبيدن چند پا روي بام و يا ايجاد سُرفه‌ي عمدي، صاحب‌خانه به فراخور حال خود مقداري تنقلات، شيريني و.. در دستمال قرار مي‌دهد و آن را تكان مي‌دهد تا صاحب دستمال متوجه شود كه داخل آن شئي ريخته‌اند، گاهي صاحب‌خانه متوجه مي‌شود كه فردي كه شال انداخته داماد اوست در اين موقع سعي مي‌كند تنقلات بيشتر و يا سكه‌اي و نيز در مواردي يك جوراب پشمي بداخل شال بگذرد. مراسم در خانه‌هاي مختلف صورت مي‌گيرد و جوانان تنقلات را جمع‌آوري و تا مدتي از آنها استفاده مي‌كنند. مراسم شال‌اندازي علاوه بر شب چله در ايام نوروز، به خصوص شب عيد در اكثر نقاط ايران مرسوم بوده است و نيز چند سالي است رواج پيدا كرده است.


فال قوري
فال قوري در بعضي نواحي ايران همانند شمال خراسان، (درگز، كلات نادر و...) در شب چله خانواده‌ها فاميل در منزل يكي از بزرگان گردهم مي‌آمدند. و به صورت گروهي مبادرت به تهيه سمه‌نه samane (سمنو) مي‌كردند. بعد از پختن سمه‌نه بزرگترها و كوچكترها دور هم جمع مي‌شوند و يك عدد قوري روي سيني مي‌گذارند و هر يك از حاضرين نيتي مي‌كند و شيئ متفاوت از ديگري به داخل قوري مي‌اندازد.

بزرگ مجلس و يا هر كس ابيات و وردي بلد بود شروع به خواندن مي‌كرده در همين هنگام يك دختربچه دست بداخل قوري مي‌برد و شئي را بيرون مي‌آورد. آن فرد بيت خوانده شده را براي خود تعبير خوب و بد مي‌كرد و بر اين اساس آينده فرد را بازگو مي‌كردند. مراسم فال قوري هم اكنون نيز در نواحي شمال خراسان بين روستاييان رايج و مرسوم است. و سعي مي‌كنند بلندي شب چله را به گونه‌اي سپري ‌كنند.

تمام اين مراسم به همراه صرف تنقلات، قصه‌گويي، بازگويي سرگذشت خوب و شيرين افراد طي سال گذشته و يا سال‌هاي قبل بازي‌هاي محلي همانند گل يا پوچ، و... برگزار مي‌شود، ايرانيان سعي مي‌كنند با سرگرمي‌هاي مختلف تا پاسي از نيمه شب، بيدار باشند؛ زيرا معتقدند در اين شب لحظه‌اي وجود دارد كه اگر انسان بيدار باشد و آرزويي كند خداوند آن را برآورده مي‌سازد. اين باور نيز هنوز بين بسياري از بزرگان و ريش‌سفيدان خانواده‌ها در سراسر اين مرز و بوم وجود دارد.

مهمترين كاركرد اينگونه مراسم، رفع كدورت‌هاي گذشته، فائق آمدن بر مشكلات، همدلي بيشتر و نيز وفاق اجتماعي است كه ثمره و نتيجه آن باعث حفظ و تدوام خانواده، اشاعه و انتقال فرهنگي و نيز در نهايت حفظ سنن نياكان ما مي‌شود.
 
مقاله ای از: محمد مکاری