دكتر فخارزاده تهرانی گفت :برای استاد پیرنیا نفس عمل مهم بود نه اسم آن .
" در مراسم بزرگداشت استاد پيرنيا"
در این برنامه استاد فرهاد فخارزاده تهرانی از خاطرات آشناییاش با مرحوم پیرنیا گفت و درباره طرح استاد پيرنيا در خصوص ساخت مدارس ارزان قيمت و تجليل يونسكو مطالبي ارائه نمود.

تهرانی فضاهای آموزشی قدیم را به چند دسته تقسیم بندی کرد و گفت: درگذشته فضاهای آموزشی به فضاهای مخفی،فضاهای خصوصی شامل مکتبخانه و معلم سرخانه ، مبلغین مسیحی و برخی فضاهای آموزش فنی و حرفهای در داخل کارگاه دسته بندی میشد.
او گفت : بعد از شکست ایران در هر جنگی سرو کله مستشاران خارجی در ایران پیدا میشد. در جنگ عباس میرزا با روسها ژنرال گاردن سه راه حل ارائه داد،یک مستشار به ایران فرستاده شود، دوم گروهی از دانشجویان از ایران عازم خارج از کشور شوند و سوم یکسری معلم از خارج ،جهت آموزش به ایران بیاورند.
استاد تهرانی ادامه داد : تا قبل از احداث مدارس سیستم آموزشی بیشتر در حوزه علمیه دنبال می شد و عموما دانشجویان در صندوقخانه و کتابخانه درس میخوانند. بعدها دیرها و کلیساها به آموزش پرداختند و در کنار آنها مکتبخانهها هم به کار خود ادامه میدادند اما آموزش مردمی توسط مردم رشدیه آغاز و با کمک فرهنگ دوستان بنای آن گذاشته شد.
این استاد دانشگاه بابیان اینکه مدارس در آن مقطع استیجاری بودند ، تصریح کرد : دارالفنون اوج این اتفاقات بوده و تمام دروسی که در آن مورد مطالعه قرار میگرفت در ارتباط با نظام بود . جغرافیا ، هندسه ، ریاضی را برای توپخانه میخواندند،معدن و شیمی را برای غورخانه اما علوم اقتصاد ، سیاسی و علوم دیگر در آن زمان تدریس نمیشد. همچنین بخشی از علوم که قبلا در حوزه علمیه تدریس میشد به این مدارس منتقل شد.
او افزود: این جریانات تا حکومت رضاخان ادامه یافت. رضاخان که شدیدا با تشکیلات مردمی مخالف بود ،برای اینکه اقتدار خود را ثابت کند سازمان اوقاف را کاملا دولتی و از حالت مردمی خارج کرد . سیستم ریش سفیدی و محلهبندی را از بین برد و جای آن شهرداری و شهربانی را بنا کرد، حتی سیستم دفاعی مملکت را که توسط عشایر حفظ میشد ، نابود کرد.همچنین از آنجا که نظام بازار نظام حل مشکلات مردمی بود شروع به کشیدن خیابان و تقسیم بندی خیابانها کرد . این کار در همه شهرها ادامه پیدا یافت تا آنجا که هم اکنون در شهرهایی مثل اردکان ،شوشتر و سبزوار دیگر بازار وجود ندارد.
تهرانی تصریح کرد: در همان زمان افراد فرهنگی مانند علی اکبرخان حکمت و پدر حسین نصر وجود داشتند که سیستم فرهنگی محکمی مثل مدرسه ایرانشهر را بنا نهادند.عموما این نوع مدارس خیلی محدود ولی بزرگ بوده و توسط یک سیستم کاملا دولتی بوجود آمد.
این استاد دانشگاه با اشاره به جنگ جهانی دوم و سقوط سیستم مدیریتی دولتی، اظهار داشت : مانند سایر قسمتها مدرسه سازی هم عملا متوقف شد،این امر چند دلیل داشت که مهمترین آن نرسیدن مصالح و مواجب همچنین فراموشی دانش قدیمی بود.
تهرانی ادامه داد: در این وضعیت خیرین بازار بصورت اتوماتیک شروع به ساخت مدارس کردند. از معروفترین خیرین مدرسه ساز می توان به حاج علی نقی کاشانی و حاج حسن قاسمی اشاره کرد.
او افزود: با آمدن دولت مصدق نیروهای مردمی قدرت میگیرند. تشکلها سعی میکنند باری از روی دوش دولت بردارند و نوعی وفاق مردمی پدیدار میشود. در این فضا طرح مدرسه سازی کمسیون ناظر با مشارکت خیرین عملا در سال 1330 شروع میشود.
فخارزاده تشریح کرد: مشارکین این طرح اداره فنی و اداره کل ساختمان در وزارت فرهنگ با مدیریت پیرنیا و یک شخص دیگر بنام دکتر مزینی ،معاون مالی ، اداری وزارت فرهنگ و هنر بودند که با استفاده از سهم مشارکت 3 تا 5 درصدی شهرداری، طرح مدارس آموزش و پرورش را اجرا می کنند.
او تاکید کرد: زمین بعضی از این مدارس متعلق به شهرداری ،برخی زمینهای کشاورزی و گروهی دیگر متعلق به اوقاف بودند. اداره اوقاف به همراه وزارت فرهنگ،صنایع مستظرفه ،به کمک سه درصد کمک شهرداری ،کمک خیرین و بازاریان و تولید کنندگان مصالح ساختمانی( مثل آجر بهمنی شرکت بهمن یا موزاییک 5 درصد که از سهم شهرداری به این نام مفتخر شده بود و یا تولید شیشه یاسینی) در ساخت مدارس مشارکت کردند.
تهرانی بیان کرد : این مشارکین و خیرین به استادپیرنیا پول میدادند تا مشکلات بعد از جنگ درخصوص مدرسه سازی حل شود.این مشکلات شامل کمبود آهن ناشی از جنگ اروپا ، کمبود مصالح وارداتی ، نبود مدیریتی چند ساله در زمینه مدرسه سازی و... بود
این استاد دانشگاه ضمن اشاره به فعالیت پیرنیا در زمینه استانداردسازی مدارس ، اظهار داشت: ساخت فضاهای مختص آموزش و پرورش ایران در حد کمال، ساخت ارزان قیمت مدارس بزرگ، رعایت استاندارد مدرسه سازی ، استانداردسازی سیستم گرمایش و سرمایش، ترویج استفاده از مصالح بومی در مدارس مخصوصا روستاها، نحوه تامین بودجه، نحوه تعامل با شهرداری، خیرین بازار و تولیدکنندگان مصالح و شیوه مدیریت جدید از جمله موراد قابل ذکر است که پیرنیا پایهگذار آن بود.
او تصریح کرد: پیرنیا ترتیبی داد که تیرآهنی که از بندرعباس میآید در همانجا برش بخورد و به ابعاد استاندارد از آنجا به سایر نقاط منتقل شود.همچنین او عموما زمین شیبدار را برای ساخت مدارس به کار نمی گرفت، فضای آبخوری و سرویس بهداشتی را بیرون از فضای آموزشی طراحی میکرد و سقفهای مدارس را معمولا شیروانی و شمع کوبی در نظر می گرفت.
تهرانی گفت: این نوع مدارس بیآزارترین مدارس آموزش و پرورش بودند،گویی آنها را برای ابدیت ساختهاند. با نگاه کردن به این مدارس میتوان فهمید یک شخصیت میتواند یک سیستم را به کجا بکشاند و چه تحولی ایجاد کند.
او درباره شخصیت پیرینا و دکترمزینانی به این نکته اشاره کرد که این دو نفرخودشان را کنار میکشیدند تا شهرداری همه تابلوهای احداث مدارس را به نام خود بزند . برای این افراد مهم نفس کار بود .آنها این کار را میکردند تا انگیزه ای ایجاد شود و شهرداری همچنان به کمک های خود ادامه دهد.
مراسم بزرگداشت استاد محمد کریم پیرنیا، پدر معماری نوین ایران توسط انجمن دوستداران و حافظان خشت خام و با همكاري انجمن چارسوق كوير اردكان، سازمان ميراث فرهنگي يزد، شهرداري يزد، دفتر امور اجتماعي استانداري يزد، ترمه حسيني، دفتر نخبگان، هتل مشير الممالك و با حضور جمعی از دوستداران میراث فرهنگی و معماری ایران و استادان معماری کشور همچون فرهاد فخارزاده تهرانی و محمدرضا اولیا در شهر یزد برگزار شد.
منبع: هنر نيوز
http://honarnews.com/index.aspx?siteid=1&pageid=209&newsview=16921