در میانه­ی کشتخوان محله­ی مهرپادین، که بنا بر متون تاریخی قدیمی­ترین محله­ی مهریز است،[1]  بنایی موسوم به «قلعه­ی مهرپادین» سر برافراشته که بی­تردید شاخص­ترین و دیدنی­ترین بنای تاریخیِ شهرستان مهریز و در عین حال یکی از زیباترین و ارزشمند­ترینِ قلاع تاریخی استان یزد است.
 
بر طبق روایات محلی، سازنده­ی این بنای ارزشمند، «میرزا حسین»­نامی از بازمانده­های فاجعه­ی هجوم افاغنه به مهریز و مهرپادین می­باشد. در واقع همزمان با تاخت و تاز افاغنه به ایران در پایان عهد صفوی، مهریز (که در آن روزها مهریجرد نامیده می­شده و محوریت آن با محله­ی مهرپادین بوده است) نیز از ویرانگری­های آن­ها در امان نمی­ماند و شدت خشونت و ناجوانمردیِ آن­ها به اندازه­ای بوده که هنوز هم انعکاس آن در اذهان کهنسالانِ محله­ی مهرپادین بر جای مانده است؛ بر این اساس، در پيِ هجوم افاغنه، اهالي مهرپادين با دارايي­هاي خود در قلعة قديم مهرپادين (که همان حسينية ارشاد فعلي واقع در مجموعة تاريخي مهرپادين می­باشد) متحصن شده و از تسليم شدن به افاغنه خودداري مي­كنند. در نهايت مهاجمان با سوء استفاده از ايمان دينيِ مردم، به پاره­آجري پيچيده­شده در پارچه- در عوض قرآن مجيد- سوگند ياد مي­كنند كه در صورت تسليم شدنِ مردم، متعرض جان و ناموس ايشان نگردند. مع­هذا، با خروج مردم از قلعه، مهاجمان دست به غارتگري و قتل­عامي گسترده مي­زنند كه آثار اين كشتار، در پيِ عمليات عمرانيِ چند دهه­ی پيش بر روي اين مجموعه، بصورت اجساد فراوان و درهم زنان و مردان و كودكانِ جامه بر تن، در محلي از اين مجموعة تاريخي كه موسوم به كشته­خانه است، ديده شده است.
 
به هر حال «ميرزا حسين»، که به هنگام این هجوم کودکی خردسال بوده و به طریقی از این قتل و غارت جان سالم به در می­بَرَد، بعدها (یعنی در اوایل عهد افشاری) به منظور تأمين هرچه بيشترِ امنيت جاني و مالي سكنة مهرپادين در برابر يورش­هاي مشابه و غارتگري­هاي راهزنان و ياغيان، قلعه­اي استوار را در میان کشتخوان مهرپادین بنا مي­نهد، و البته زیباترین قسمت قلعه را به خود اختصاص می­دهد که هنوز هم در میان مردم به خانه­ی «میرزا حسینی» معروف است.
 
قلعه­ی مهرپادین تا چند دهه­ی پیش همچنان مورد استفاده­ی اهالیِ محله­ی مهرپادین بود؛ خواه به عنوان سکنه­ی این قلعه، خواه به عنوان پناهگاه آن­ها به هنگام بروز خطر و تاخت و تاز راهزنان، و یا به عنوان محل نگهداری و انبار کالاها و محصولات کشاورزی. اما همزمان با تخلیه­ی کاملِ این بنا از سکنه و نیز بلا استفاده ماندن آن، روند تخریب این اثر ارزشمند تاریخی بر اثرِ کوتاهی در مراقبت از مسیرهای عبور آب­های ناشی از بارندگی، آغاز شده و در سال­های اخیر و با شدت یافتنِ تب گنج­یابی، به اوج رسیده است. به عبارتی دیگر دو عامل اصلیِ تخریب این بنا، یکی عامل طبیعت یا همان بارندگی است و دیگری عامل انسانی یا همان حفاران غیر مجاز. البته مقابله با این دو عامل ویرانیِ روزافزون قلعه­ی مهرپادین، با دو راه حلّ امکان­پذیر است؛ یکی موقت و زودگذر و دیگری دایم و همیشگی.
 
راه حلّ موقت که البته در ضرورت و فوریّت آن تردیدی نیست، آنست که ضمنِ تقویت گشت­های پاسداران میراث فرهنگی، دست به برخی تعمیرات اساسی، به ویژه در معابر آب باران و شکاف­های ایجاد شده در چارچوب اصلیِ بنا، زد. در این زمینه میراث فرهنگی در سال­های گذشته اقداماتی انجام داده است که متأسفانه چندان توأم با برنامه­ریزی، هوشمندی و دلسوزی نبوده است و چه بسا که سرعت تخریب تعمیرات جدید میراث فرهنگی بیش از آهنگ تخریب بنایِ قدیمی و اصلیِ قلعه­ی مهرپادین است![2]
 
در واقع، هم عامل طبیعی و هم عامل انسانی ویرانیِ روزافزون قلعه­ی مهرپادین خود ریشه در بلااستفاده رها شدن آن دارد. و لذا، راه حلّ دایمی و همیشگیِ آن، تعریف کاربریِ نوین و مطابق با شرایط این بنا و سلایقِ جامعه­ی امروزی است. اما این راه حلّ با یک مانع اساسی روبروست که آن وضعيت پيچيده و دشوار مالكيت این اثر تاریخی می­باشد. متأسفانه به سبب كثرت مالكين، مجهول بودنِ مالكيت برخي بخش­ها، در دسترس نبودنِ اكثريت مالكين و سودجويي­هاي فردي برخي ديگر از مالكين، موفقيت در خور توجهي در اين زمينه حاصل نشده است.
 
به نظر می رسد کلید حلّ این مشکل اساسی، تنها در دست مسئولین کاردان و شایسته­ی «سازمان میراث فرهنگی و گردشگریِ استان یزد» است تا از حقوق قانوني خود و قوانيني كه در اين موارد تدبير شده است، بهره جسته و جهت روشن نمودن وضعيت مالكيت اين بنا اقدام نموده و بدین­ترتیب، زمینه­ی لازم برای تغییر کاربریِ این بنا با مشارکت بخش خصوصی را فراهم نمایند.
 
 دكتر علي يزداني راد

 (عضو انجمن دوستداران و حافظان خشت خام)


[1] - پایه­گذاریِ مهریز در همه­ی متون تاریخی به مهریجرد، دختر انوشیروان شاهنشاه دادگرِ ساسانی (531- 579 ميلادي)، نسبت داده شده است و هم اوست که بانیِ قنات مهرپادین و محله­ی مهرآباد (خرده­محله­ی محوریِ بزرگ­محله­ی مهرپادین)، به شمار می­رود.
[2] - یادآور می­شود که این موضوع ارتباطی با مدیریت شایسته­ی فعلیِ سازمان میراث فرهنگی استان یزد، ندارد.